۱۳۹۱ فروردین ۱۷, پنجشنبه



  جنگ با آمریکا: 
تحصیل
 رضای خدا



هنوز بعید نیست که یکی از این روزها رویای حکومت دین،یعنی  درگیری با شیطان بزرگ، آزادسازی جهان از یو غ استکبار جهانی، توسعه دین و نجات بشر، بشکل و صورت واقعیت در آید. شیطان بزرگ با پای خود به سرزمین کربلا آمده ، مقدس ترین اماکن دین شیعه را به تصرف خود در آورده، حکومت طالبان را در سرزمین افغانستان بر انداخته است. ناوگان های هوا پیما بر خود را  با بیش از ده هزار جنگنده  و صدها بمب افکن در آبهای خلیج فارس مستقر ساخته است. پایگاههای خود را در سراسر آبهای دنیا بحال آماده باش در آورده است. از اینکه آمریکا در این منطقه حضور پیدا کرده است، حکومت دین بخود میبالد و به نوبه خود آماده میشود که ضربات مهلک و کشنده ای بر شیطان بزرگ وارد آورد، دهان او را خونین ساخته و گوش های بزرگش را قدری مالش دهد. میلیونها بسیجی  را آماده کارزار با دشمن ساخته است. لشگر های انتحاری در انتظار شهادت و سفر بسوی زندگی ابدی چمدان و بار و بندیل خود را بسته و هزاران قایق آماده حمله به قلب ناوگان های آمریکائی شده اند. نیروهای ضربتی دین را در منطقه مجهز ساخته و همه جا از جمله لبنان و نوار غزه  نظم موجود را به چالش طلبیده  و ، درسی فراموش ناشدنی به شیطان بزرگ  و عوامل ش در منطقه، از جمله اسرائیل و اخیرا سازمان الفتح، آموخته است. دینداران قدرتمدار بر آنند که شیطان بزرگ را به تله انداخته  و میتوانند گور او را در منطقه بکنند. بویژه که بزودی حکومت دین به فن آوری غنی سازی هسته ای دست خواهد یافت که خود بر نگرانی  شیطان بزرگ و یاران اروپایی ش افزوده است.

آقای آیت اله جنتی، فرشته ی مقرب، یکی از فقهای بزرگ شورای نگهبان چندی پیش در خطبه نماز جمعه خطاب به نماز گزاران گفت که الان شیطان بزرگ نزدیک ما شده است و خود را در تیر رس ما قرار داده است. بعبارت دیگر، حضور شیطان بزرگ نه تنها برای دینداران حاکم   هیچ گونه نگرانی ایجاد نمیکند  بلکه بآن خوشآمد هم میگویند. چرا که دینداران حرفه ای از جنگ و درگیری نمیتوانند رویگردان باشند. اگر ولایت فقیه جانشین خداوند و پیغمبر است و فرمان او فرمانی است مطلق و چون چرا ناپذیر و نیز  باید در پیروی از امام  از بیعت با یزید امتناع ورزد، صرف نظر از نابرابری نیروها و برتری نظامی شیطان بزرگ،  منطقه را باید به صحرای کربلا مبدل سازند. چرا که  واقعیت این است که خون شهیدان کربلا بود که دین را بارور و شکوفا ساخت. این وظیفه دینداران است که درخت سبز و تنومند دین را با خون شهدای جنگ با شیطان بزرگ،  آبیاری سازند. دینداران حاکم  بر آنند که  میتوانند نیروهای شیطان بزرگ  را در چند جبهه در گیر و چنان زمین گیر شان کنند که هرگز فکر آزادسازی و دموکراتیزه ساختن خاور میانه یکبار دیگر از مغز کوچک شان خطور نکند.

تردید نتوان داشت که استراتژی و تاکتیک حکومت دین اساسا آرمانی ست. نه اینکه از محاسبات عقلانی مبنی بر سنجش سود و زیان حاصل از یک درگیری نظامی با بزرگترین قدرت جهانی، سر باز زند، بلکه آنرا تابع دین و دینداری و احکام الهی – فقاهتی میسازد. در منطق فقها و مجتهدین حاکم و کارگزاران تکنوکرات و برو کرات شان، تازیان بومی، کیفیت روابط خارجی و بین الملل را دین و منافع دینی تعیین میکند نه منافع ملی. واضح است اگر ملت از روابط تنش آمیز و خصومت زا با قدرتهای جهانی رنج میبرد و هزینه های تحریمات اقتصادی را با رکود بازار، تورم روز افزون، بیکاری و کمبود مسکن و رشد و توسعه فقر و عقب ماندگی، می پردازد، زیان و خسارتهای گرانبار تری را در صورت درگیری با آمریکا باید تحمل کند. آنچه برای ملت و منافع  ملی ، خسران است و  تخریب و ویرانی، برای دین و دینداری آبادی است و عمران و شکوفایی.

حکومت دین خود را هم اکنون یک ابر قدرت منطقه ای میداند. دست نوازش بسر کشورهای کوچکتر میکشد و به کشورهای رقیب دندانهای تیز خود را نشان میدهد. اگر تاکنون تنش و روابط خصومت آمیز نقش اساسی را در تحکیم و تداوم حکومت دین بازی کرده است جنگ و در گیری بنیاد ش را فولاد ین خواهد ساخت.  حکومت ولایت با تکیه  بر شوق و اشتیاقی که در نیروهای دین برای جهاد و شهادت وجود دارد، وارد این کار زار میشود. بدون تردید فقیه اعظم  با خود میاندیشد زمانیکه امریکا پای بگریز بگذارد،  حکومت اسلامی پرچم عدالت و برابری را در سراسر دنیا به اهتزاز در خواهد آورد.

آنچه این در گیری را هر چه بیشتر محتمل میسازد، محاسبات آمریکا ست از نتایج لشکر کشی به عراق و افغانستان. دیگر در این تردیدی نیست که با این لشگر کشی  نه تنها تروریسم را شکست نداده است بلکه  دشمن دیرینه خود را به قدرتی تبدیل کرده است که همه جا سلطه اش را به چالش میکشد. آمریکا نیز خود را بر حق میداند. حمله به عراق و افغانستان را یک عمل دفاعی میداند، دفاع از منافع و امنیت ملی ست اساس توجیه حضورش در منطقه خاور میانه. تقویت حکومت دین با فروپاشی استبداد صدامی، کشورهای متحد آمریکا در منطقه  را، از جمله عربستان سعودی، مصر و اردن هاشمی و امیر نشینان خلیج فارس را نیز نگران و بسیار بدبین به قصد و نیت آمریکا ساخته است. آیا براستی آمریکا قصدش نابودی اسلحه کشتار جمعی بود و یا خلق یک ابر قدرت شیعه در منطقه؟ آمریکا نیز سود ش را بر افزودن تنش  روابط خصومت آمیز میبیند. چرا که حفظ حکومتهای متحد در منطقه و آماده سازی آنها برای پذیرش یک درگیری نظامی، جزئی از استراتژی ایزوله ساختن ایران و سپس حمله بآن است.

بنظر چنین میرسد که دولت بوش نمیتواند دوران ریاست جمهوری خود را در حالی به پایان  رساند که حکومت دین در ایران در پیشروی و گسترش در منطقه است. حکومتی که انتظار دارد عضویت ش در کلاب کشور های اتمی به رسمیت شناخته شود . چنین پیشرفتی را آمریکا در جهت عکس منافع خود میبیند. وظیفه خود میداند که   مانع رشد و نمو و توسعه قدرتی شود که  خود در خلق آن با سرنگونی صدام در عراق و براندازی طالبان در افغانستان بوجود آورده است.اگر آمریکا تلاش خود را  برای ایجاد خاور میانه نوین براساس دموکراسی غربی و اقتصاد بازار با شکست روبرو ببیند که در واقع نیز روبرو هم هست، حملات خود را از دریا و از هوا با هدف قرار دادن  تسهیلات اتمی و بخشی از نیروهای پاسداران آغاز میکند. تخریب و ویرانی حاصل از این حملات ده ها سال جامعه ایران را به عقب می نشاند.

 این ممکن است که یک پیروزی برای آمریکا محسوب گردد. ولی بعید است که آنرا شکست حکومت دین دانست. چرا که غایت دین نه صلح و پرستش دنیای مادی، بلکه مبارزه است در راه انبیا و وحدت با ذات الهی. فدای ملت و منافع ملی در راه تحصیل رضای خدا یک وظیفه دینی ست. جنگ در راه خدا، نفی مادی پرستی و دنیا خواهی ست. بنابراین چه ترسی و واهمه ایست از کشتار و تخریب و ویرانی. چرا که در واقع بزرگترین پیروزی چیزی نیست مگر تحکیم و تداوم حکومت الهی. اگر زندگی ابدی با پایان زندگی در جهان هستی آغاز میشود، شهادت و نابودی و نیستی میشود زندگی. حربه انتحار، نابودی خود بمنظور نابودی بسیاری،اساسا یک حربه دینی ست. این حربه است که حکومت دین را بخود غره ساخته است و امیدوار که با بکار گیری آن در همه جبهه های درگیری، آمریکا را از منطقه فراری دهد. واضح  است که در هر معامله ای اگر دو طرف فکر کنند که از آن سود و بهره میبرند، آن معامله به احتمال خیلی زیادی سر میگیرد.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com
rowshanai.org





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر