۱۴۰۴ مرداد ۲۱, سه‌شنبه

 

جنگ و ستیز دین

با غرایز انسانی!



از زمانیکه " ازدواج موقت " بعنوان یک راهکار اسلامی در پاسخگوئی به نیازها و غرایز جوانان از جانب وزیر کشور پیشین، حجت الا سلام پور محمدی مطرح گردیده است،  منتقدین و متخصصین در باره سود و زیان و ایرادات اجرائی اش به بحث پرداخته اند و بعضی  آنرا غیر عقلانی و نا عادلانه و تقویت و تحکیم سلطه مرد بر زن دانسته اند.  اینجا قصد آن نداریم که به تکرار آن ایرادها و نقادی ها بپردازیم.  بلکه غرض آنست که نشان دهیم که طرح مسئله نیازها و غرایز جوانان و راهکار آن ازدواج موقت بر چه بنیش و نگرشی بنیان گذاشته شده است. پس از این بررسی است که میتوان دشمنی و ستیز دین را با غرایز طبیعی انسان بوضوح بیشتری مشاهده نمود.

 

وقتی دین هم خوابه قدرت میشود، جامعه ضرورتا روی به زمانها دور و گذشته می کند. گذشته  میشود چراغ راهنمای حال و آینده. احکام دین را در حل مشکلات در دورانی که "مابعد مدرن " نامیده شده است، بکار گرفته که مستقل از زمان و مکان است  و جاری در هر " عصر و مصری " یعنی احکامی که مطلق اند و تغییر ناپذیر.  بدون تردید حکومت دین تن به ضرورتهای مادی دنیای مدرن میدهد و بالاجبار با دنیای مدرن بلحاظ مادی خود را تطابق میدهد. چرا که حکومت هم به طیّاره محتاج است هم به بمب و تانک و موشک، هم به کامپیوتر و صنعت و تکنولوژی. حکومت دین در استفاده از ابزار و آلات مدرن هیچ شک و تردیدی بخود راه نمیدهد. اما وقتی به افراد بشر و حق و حقوق و آزادیهای انسان میرسد بدوران بدوی باز میگردد و بانسان همچون یک بنده فرمانبر و یا کودک گناهکاری می نگرد که باید پیوسته طلب مغفرت کند و براه مستقیم از بیرون هدایت شود. در بینش امامپرستان، بشر نیازی به اندیشه و بدعت ندارد، در این زمینه نمیتواند با علم الهی رقابت کند.  دین همه نیازهای بشر را شناخته و بآن پاسخ گفته است. طبق گزارش شرق، حجت الا سلام پور محمدی، وزیر کشور

 

در نخستین همایش هم انديشي حجاب، مسئولیت ها و اختیارات دولت اسلامی، ترویج ازدواج موقت را يکي از راه های رفع مشکل اجتماعی جوانان در زمینه ازدواج دانست و گفت؛ اسلام، دین جامع و کاملی است و براي  تمامی رفتارها و نیازها راهکار دارد که ازدواج موقت، يکي از راهکارهای پاسخگويي به نیاز جوانان است. به گزارش فارس وزیر کشور گفت؛ ما نباید از ترویج ازدواج موقت جوانان در جامعه که حکم خدا است، پروا داشته باشیم و این مساله باید با جسارت در کشور ترویج شود

 

در همان همایش وزیر کشور با تعجب می گوید:  مگر امکان دارد که اسلام نسبت به جوان 15 ساله اي که خداوند شهوت را در وجود او قرار داده، بي تفاوت باشد؟

 

چرا چنین امکانی نمیتواند وجود داشته باشد؟ پاسخ آن روشن است: "دین اسلام جامع و کامل " است.  آنچه را که بجویی، در اسلام خواهی یافت. هرچه بشر میداند و آنچه که نمیداند اسلام میداند. اگر اسلام از دردی که جوان 15 ساله از آن رنج میبرد، غافل نمانده است و نسخه درمان ش را (ازدواج موقت) در بیش از یک هزار و چهارصد سال پیش نیز ارائه داده است، پس بدان که اسلام نه تنها به بود و نبود و هستی و نیستی آگاهی دارد بلکه برای بودن و زیستن احکام نهائی صادر کرده است از جمله حکم " ازدواج موقت ". بنا بقول آقای حجت الا سلام پور محمدی، "این امر خدا است و از اجرای امر خدا نباید که پروا داشت ".

 

چنین بنظر رسد که  امروز نیازها و غرایز طبیعی انسانها از جمله  لذت جویی جوانان حکومت دین را سخت هراسان ساخته است. هیچ چیز همچون غرایز طبیعی انسان، دین را آشفته و مضطرب نمیسازد. آنجا که غرایز طبیعی انسان حضور دارد، دین ضعیف است و فروتن، با پند و اندرز، موعظه و خطابه سعی میکند در وجود باورمند رخنه کند و از آن طریق غرایزش را نفی و یا تابع احکام دینی سازد. به این البته دین  مجبور نیست که  اکتفا کند وقتی بر مسند قهر و قدرت نشیند.  دار مجازات را برپا و نظام تسلیم و اطاعت را برقرار سازد که غرایز طبیعی انسان را در کنترل خود در آرد. بعبارت دیگر، جنگ و ستیز دین با غرایز انسانی، در نهاد دین نهفته است. رسالت دین بر اساس نفی و کنترل غرایز انسانی قرار گرفته است. دین انسان را از لذت جویی برحذر میدارد. حتی هدف آمیزشهای جنسی باید تولید مثل باشد نه در سوی ارضای شهوت. چه اگر انسان گوش بفرمان غرایزش فرا دهد، از دین و انضباط دینی میگریزد. یا بعکس اگر دین باوری،  باید که نیازهای غریزی خود را یا نفی نموده و یا مطیع و فرمانبردار دین سازی. بعنوان مثال لذت جویی و شادی و طرب، رقص و پایکوبی، نمایش زیبائی ها، ابراز عشق و مهربانی، هرگونه تماسی بین زن و مرد، مذموم و قبیح است در دین امام پرستان. بهمن دلیل به محض ظهور بر مسند قدرت دین تیغ و تازیانه برکشید که غرایز طبیعی انسان را تحت کنترل و سلطه خود در آورد.

 

 بی درنگ حجاب را اجباری ساخت  که مبادا موی سر زن و یا عریانی قوزک پایش و یا برجستگی اندامش، احساسات مرد را تحریک و بر انگیخته کند. حجاب را برقرار ساخت و ارتباط بین زن و مرد را جرم شناخت. در همه ی اماکن عمومی مرد و زن را از یکدیگر جدا نمود. در واقع یکی از ستونهای حکومت دین بر جدائی زن از مرد بنیان گذارده شده است. آنچه این جدائی را ضروری سازد نیاز دین به انقیاد کشیدن غرایز طبیعی انسانی ست. از اینرو دین در بدو جلوس  بر مسند قدرت، غیرتمداران دیندار،  فاحشه خانه های رسمی را بآتش کشیدند، بآن امید که غریزه جنسی را نفی و آن را تابع احکام و انضباط دینی سازند. مصرف و تولید الکل یکی از جرائم کبیره گردید در آن تصور که غریزه خوش زیستی را در زندگی منهدم کنند. بطور خلاصه هر نوع فعالیتی که به نحوی در ارتباط با ارضای غرایز طبیعی انسان قرار میگرفت یا محدود گردید و یا از بیخ و بن بر کنده شد. بساط موسیقی پاپ برچیده شد و تنوع و خلاقیت در آن محدود گردید.  صدای زن برای همیشه خاموش گردید. چرا که صدای زن برخلاف صدای مرد، احساسات و عواطف را تحت تاثیر قرار میدهد. در تاتر و سینما  قواعد و مقررات جدید بوجود آورد، و وزارتی بنام وزارت " ارشاد " بنا گذشت و نهادهایی همچون " نهی از منکر و امر به معروف "  را در سطح جامعه فعال ساخت.  کاباره ها، مشروب فروشی ها و رستورانها را تعطیل نمود.  بعبارت دیگر،. دین وقتی استوار و پا بر جا ست که بتواند غرایز انسانی را در کنترل خود گرفته و آنرا در جهت سود خویش شکل و صورت بخشد.

 

کنترل غریزه انسانی است که حجت الا سلام را بر آن داشته است که درب صندوق جادویی اسلام را بگشاید و راهکار پاسخگوئی به نیاز جنسی انسان را بیرون کشد. او نمیگوید که اسلام انضباط میخواهد و دوست دارد بر همه شئون زندگی انسانی سلطه افکنده و او را تابع و فرمانبردار و مطیع سازد.  که در پی آنست که ارضای شهوت جوان را تابع احکام الهی و آداب ازدواج موقت کند. ازدواج موقت برای وزیر کشور  وسیله ای موثر است برای رام و مهار نمودن غرایز سرکش جوانان، وسیله ایکه شور و عصیان را در جوان با لحظه ای هماغوشی فرو می نشاند و جوانانی مفید، مطیع و سر بزیر بوجود آورد. واقعیت آن است که  ازدواج موقت در اصل یک راهکار امنیتی و سیاسی است.  سیاستگزاران حکومت دین امیدوارند که اطفاء شهوت جوانان، به آرامش و ثبات جامعه میانجامد.

 

آقای حجت الا سلام بعید بنظر میرسد که آماده پذیرائی این واقعیت باشد که حکومت دین در اجرای برنامه کنترل غرایز طبیعی انسانی شکست خورده است. شک و تردیدی نیست که مردم به انضباط حجاب و مقررات جدائی زن از مرد و یا امتناع از مصرف نوشابه های الکلی تن دهند. اما، پاسخگوئی به غریزه لذت جویی هرگز باز نایستاده اند. آموخته اند  که  هر فعالیتی که حکومت دین قبیح و جرم شناخته است،  پنهان ساخته و در خفا از آن بهره گیرند. حجاب ها، دور از چشم قدرت بر گرفته شده و زیبائی های تحسین آفرین بنمایش گزارده و مرزهای حرامی و حلالی در هم ریخته میشود. دخترها و پسرها از روزنه هم که شده است  یکدیگر را زیر نظر دارند و با یکدیگر روابط صمیمانه برقرار میکنند. مجالس شادی و طرب برقرار میشود بدون رعایت انضباط حجاب و جدائی زن از مرد. مشروبات الکلی هم تولید میشود و هم از خارج وارد میشود و هم به فراوانی مصرف میگردد. در اینجا میتوان به جرات گفت که آنکه تحت حکومت دین میزیید دارای یک زیست دوگانه است. در بیرون تن به انضباط دهد نقش فرمانبرداری را به سهولت اجرا کند و در پنهان به ارضای غرایز طبیعی و انسانی خود میپردازد.

 

بیانات حجت الا سلام بلحاظ دیگری هم دارای اهمیت است و آنهم نگرشی ست که به آن جوان 15 ساله دارد. از آن جوان به گونه ای یاد میکند که هم اکنون در آتش شهوت در حال سوختن است، که هرچه زودتر باید خاموش گردد و گرنه " تخلفات و تبعات " بزرگتری را سبب گردد. این نگاه محدود و خشک بانسان است که در اینجا مورد نظر است. حجت الا سلام این جوان را یک انسان ساده و یک وجهی می بیند. نه انسانی با انگیزه و اندیشه های پیچیده و غامض. و یا انسانی با شعور و آگاهی به عقل و درایتی که غرایز لذت جوی خود را همساز و هم آهنگ سازد با واقعیت و شرایط بیرونی. با این انسان، یعنی انسانی که خود برگزیند و خود ارزش آفریند، آقای حجت الا سلام، وزیر کشور بیگانه است. این غریزه جنسی نیست که جوان 15 ساله از آن رنج میبرد، بلکه از  خواری و حقارتی رنج میبرد که نتیجه نفی حق گزینش او ست بعنوان یک انسان آزاد.

 

آقای وزیر کشور این محرومیت از حق گزینش است که جوان را رنج میدهد. شما ارتباط  و آمیزش،  معاشرت و دوستی بین دختر و پسر  را یک جرم شناخته اید. نیاز باین رابطه انسانی و طبیعی ست. جذبه و کششی که در این رابطه وجود دارد صرفا شهوی نیست که با نسخه ازدواج موقت ارضاء شود. آقای وزیر کشور، در حکومت دین عشق و عاشقی جرم و جنایت است. حجاب را بر قرار کرده اید که زیبائی ها را پنهان سازید و مرد را از نگاه و تحسین زن محروم ساخته اید، اما باو اجازه میدهید که تحت مقررات ازدواج موقت به اطفاء شهوت خود بپردازد. جوان 15 ساله  جنس مخالف. میخواهد آزاد باشد و خود برگزیند بی آنکه مورد   برقراری

تعقیب قرار گیرد. حکومت دین، از یکطرف غیرت و تعصب را برای کنترل غرایز طبیعی انسانی، تبلیغ و ترویج میکند اما با ازدواج موقت کلاه شرعی میسازد که بر ویرانه های فاحشه خانه هائی که خود   بآتش کشیده است، فاحشه خانه های جدیدی را بنا کند.

 

آری حکومت دین نمیتواند به جوان 15 ساله اعتماد داشته باشد، به عقل و درایت او، به ظرفیت و توانائی او در کنترل و همساز و هماهنگ ساختن غرایز سرکش خود، با واقعیت و شرایط بیرونی. حکومت دین، آزادی گزینش را نشان ضعف و افول خویش می پندارد. حجت الا سلام وقتی میگوید "اسلام دین جامع و کامل " است، در اصل  حق گزینش را نفی میکند. آنچه اسلام برگزیده است، بر حق است، الهی است و هرگز به انحراف نرود. اما جوان نیازمند کشف خویش است. احکام از پیش ساخته او را از این امر محروم و ظرفیت خلاقیت و آفرینش را در او محدود  نماید، اگر بطور کلی نابود نسازد.  جوان ایرانی می خواهد آزاد باشد در بیان خویش، در نمایش چیستی خویش، بدون ترس و واهمه از پاسدار دین و تنبیه و مجازات. اما آقای وزیر کشور حق دارند که نگران شهوت این جوان باشد. چون این جوان تشنه آزادی ست، نه نیازمند ازدواج موقت.

 

فیروز نجومی

firoz nodjomi

https://firoznodjomi.blogspot.com/

fmonjem@gmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر