مسمومیت های زنجیره
ای
و بوی گند دین
آخوندی!
واقعیت آن است که بوی گند دین آخوندی
و یا "اسلاام امامتی،" نیز، در ماجرای مسمومیت های زنجیره ای
مدارس دخترانه بمشام میرسد، مسمومیت هایی
که در یکی از مدارس دخترانه شهر"مقدس" قم آغاز گردید و به چندین
شهر و استان دیگر سرایت نمود.
تا این لحظه، اکثرا، ناظران و
تحلیلگران شرایط اجتماعی حاکم بر جمهوری اسلامی، در باره علت و یا علل مسمومیت ها،
از جمله ایحاد رعب و وحشت و هراس افکنی به بحث و گفتگو پرداخته و اهداف سیاسی آنرا
برشمرده اند. که آین حکومت آخوندی ست که هراسان گشته و دچار وحشت و کابوس گردیده
است و باید هم چنین باشد. چون، خود را در سراشیب سقوط میبیند. چون، ظهور جنبش رهایی
بخش زن زندگی آزادی، به یک جنبشی تبدیل شده است انقلابی، انقلابی که وقتی به
پیروزی میرسد که نهادهای فرسوده دین و قواعد و مقرارت شریعت اسلامی، فرو ریزند، و
از بیخ و بن برکنده شوند. آنزمان،که همگان باین آگاهی برسند که آن اوایی که از
گلدسته های مساجد بگوش میرسد، آوائی ست که "جماعت" را باسارت و بندگی
فرامیخواند، از صبح سحر و ظهر تا عصر و غروب و مشرق. که عبادات روزانه، نمازگزاری
در پنج نوبت، چیزی نیست، مگر پوشاندن لباس عرفان و تقوا به تن اسارت و بندگی و یا
خفت و خواری که هم بزبان بیان گردد و هم با حرکات جسمانی، مثل دولا و راست شدن و
افتادن بزمین و سائیدن پیشانی بر زمین.
پس از گذشت چندین ماه دولت آخوندی برهبری عالم
دهر، ابراهیم رئیسی، نشان داد است که نه تنها در تکاپوی یافتن عاملان این کنش
جنایتکارانه، مسمومیت های زنجیره ای دختران مدرسه، نیست بلکه هر آنچه که از زبان
مقامات بلند پایه بگوش میرسد، بیشتر شباهت به توجیه و مشروعیت بخشیدن بآن دارد.
هیچ مقام بلند پایه ای را نمیتوانی بیابی که سخنی از مسئولیت بزبان براند. بعنوان
مثال:
نماینده مردم شهرکرد در مجلس تصریح
کرد:
طبیعی است که دست بیگانگان و دست دشمن در ناآرامسازی
فضای جامعه در این پدیده مشهود است. خیلی شفاف و روشن عرض کنم که حتما انشاءالله
دستگاه قضایی به این موضوع رسیدگی قاطع خواهد کرد و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی
زیرساختهای این اتفاق را بررسی میکنند.
اقای نماینده، مردم رنجدیده را به
"حتما" و "انشاء الله" حواله میدهد، چنانکه گویی با گوسفندان
سخن میگوید. البته اقای نماینده در این باور تنها نیست. وزیر کشور، احمد وحیدی هم
بر آن تصور است که با گوسفندان سخن میگوید وقتی که بی شرمانه، میخواهد قصد گریز از
مسئولیت ویا فرا افکنی را پنهان نماید. وی پس از گفتگو و مشاوره با وزیر آموزش
پرورش، مسئولان وزارت بهداشت، پدافند غیرعامل، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و
استانداران چند استان، در جمعبندی باین نتیجه میرسند که:
حاصل جمع اینکه اولا بیش از 90 درصد از آنچه
تحت عنوان عارضه برای فرزندان عزیزمان بود، عوامل خارجی نبوده و بیشتر استرس و
نگرانیهایی بوده که بر اثر طرح این موضوع پیش آمده بود.
از چه منبع باین اطلاعات، وزیر کشور
دست یافته است خبری نیست. آیا از مشاوره با متخصصین، با روانشاسان و روانپزشکان به
این نتیچه رسیده و یا از مشاهده شخصی و مصاحبه با قربانیان، در هر صورت مطلبی نیست
که نیاز بشفافیت باشد. در واقع، نباید چندان بآنچه آقای وزیر و یا وزیران و یا هر
مقام بالائی اظهار میدارند، چندان اعتمادی داشت. چون همچنانکه کمی زودتر اشاره شد،
هیئت حاکمه چه عمامه بسر، چه کلاهی و قتی روی سخنشان با مردم است گوئی که با
گوسفندان است که سخن میگویند.
رخصت که یکبار دیگر از، وزیر کشور،
یکی از فرماندهان ارشد سپاه، احمد وحیدی که بیشتر شبیه بیکی از سرداران معروف امام
حسین در روز عاشوراست نقل قولی را ارائه دهیم تنها برای شیرین ساختن کام:
درباره عوامل این ماجرا و علت بروز
نیز میگوییم طبق بررسیهای صورت گرفته تاکنون عامل خاصی هنوز یافته نشده که مثلاً
بگوییم یک ماده سمی خاصی بوده و بر اثر آن ماده رخ داده است؛ لذا تاکنون گزارش
قطعی از ماده خاصی بوده نداشتیم.
بنظر نمیرسد که نظام چندان اصراری
داشته باشد که به مردم ثابت کند پدیده مسمومیت بر ساخته دست نیروهای بومی یست. چه
دچار رعب و وحشت شدن همان چیزیست که حکومت دین نزدیک به نیم قرن براساس آن حکم
رانده است. بعضا، بر آنند که نظام در پی انتقامجویی است که حرف درستی ست وقتی
صریحا اعلام کنیم که این خصلت برجسته نظام ریشه از دین مقدس اسلام بر کرفته است.
بگزارش «انتخاب»، احمد راستینه عضو و سخنگوی
کمیسیون فرهنگی، نیز، بزبان دیگر دست بفرا افکنی میزند. وی اظهار میکند که پدیده
مسمومیت ها
در ادامه آشوبهایی است که در کشور
ما شکل دادند و به دنبال فروپاشی امنیت خاطر و امنیت روانی جامعه ما هستند.
این در حالی ست که وزیر آموزش و
پرورش بر آن است که عوامل پشت پرده دست
اندر کارند. گویا وزیر بهداشت از وجود نوعی سم در مسمومیت دانش آموزان خبر داده
است که از نوع خفیف و در ادامه، نیز، گویی که با گوسفندان سخن میگوید،
اظهار میدارد:
اینکه
این سم چطور تولید شده و عامدانه بوده یا خیر، در حیطه وظایف وزارت بهداشت نیست.
اگر سراسر نظام را از زیر تا بالا از درون و از
بیرون که خوب بجوری در تحلیل نهایی کسی را نخواهی یافت مسنولیت پذیر. از راس تا
زیر در فرافکنی پیوسته با یکدیگر در رقابت اند. بعنوان نمونه، خیلی آزار دهنده
نخواهد بود اگر به رهنمودهائی توجه کنید که حجت الاسلام سید احمد خاتمی در جامعه
مدرسین حوزه علمی ارائه میدهد تا مانع بروز هر گونه تنش و اختلافات درونی شده و
اتحاد و همبستگی را در ردیف مجتهدین تحکیم و تداوم بخشد. وی بهمردیفان خود توصیه
میکند که:
اگر درباره اتفاقات چند ماهه اخیر در
کشور به صراحت نگوییم در این اغتشاشات طراحی بیگانه در میان است و اتاق فکر آن را
صهیونیستها و آمریکاییها و منافقین و سلطنت طلبها داشتند، به رسالت جهاد تبیین
عمل نکردهایم، کلی گویی فایدهای ندارد؛ باید مسائل روز را بیان کنیم و عقبهها
را به درستی بشناسیم.
ایراد چنین سخنانی کوچکترین تردیدی
بجای نمیگذارد که که حجت اسلام، آخوند خاتمی چنان سخن میگوید گویی برای گوسفندان
است که سخن میگوید. این امر وقتی روشنتر میشود که در یابیم مرجع حکومت آخوندی برای
سیاستگزاریها، طرحها و برنامه ریزیها، از جمله، مرجع سخنان آخوند احمد خاتمی،
نمیتواند چیز دیگری جز قرآن، کتاب مقدس، در برگیرنده اراده و احکام الله، باشد.
معلوم است که آخوند خاتمی، از پیروان سفت و سخت جهاد تبیین است و بر آن
باور است که چنانچه در جهاد تبیین، روش و شیوه قرآنی در پیش گرفتیم، موفق
خواهیم شد. در نتیجه باید در ایمان خود به شیوه قرآن بعنوان بهترین شیوه در
خدمت بقای حکومت، استوار قدم بمانیم. وی اظهار میدارد که
در زمینه جهاد تبیین باید با روش
استدلالی و مستند و با قول سدید عمل کنیم و اگر روش ما نادرست باشد جواب نخواهیم
گرفت.
اما، بدرستی معلوم نیست که چرا تنها
چیزی که در حکومت آخوندی از وجود آن خبری نیست روش استدلالی است و شیوه سند
محور؟.و در اذای آن تا بخواهی، خشم است و خشونت، قهر است و شکنجه و کشتار بنام
نامی الله.
رخصت که این مقال را با این سوال
بپایان آورم که تا کی باید در برابر تخریب نهادهایی که بازتابنده جهان نوین است،
بدست قشر مفتخوار جامعه، قشر آخوند سکوت بر گزینم. سینماها را بآتش میکشند، بانکها
را غارت میکنند، میکده ها را ویران میکنند، سکوت برگزیدیم صدای زنان را در
حلقومشان خفه ساختند و هنرپیشه و نوازندگان را یا خانه نشین ساخته و یا سر به نیست
کردند، خمی بابروی خود نیاوردیم. آنگاه، تمامی دستگاه های هنری و ادبی و تبلیغاتی
را در اختیار گرفتند که سلطه دین را برجامعه دانمی سازند و ما دهان باعتراض باز
نکردیم.
اگر چه تحکیم حکومت اسلامی با حمله
با نهادها و فرآورده های تمدن مدرن، کنشی ست که دیر یا زود واکنش عکس در جامعه بر
انگیرد و ممکن است سبب حمله به مساجد و حوزه های علمیه گردد و در واقع، نیز، تا
این امر بانجام نرسد نمیتوان چندان امیدی به پیروزی جنبش رهایی زن زندگی آزادی،
بست، مگر آنزمان فرار رسد که که همگان دریابیم که در تجزیه و تحلیل نهایی، تا به
تخریب و ویرانی نهادهای دینی نپردازیم، تا مسجد و حوزه های علمیه را هدف قرار
ندهیم، ترسم که هرگز به رهایی نرسیم.
فیروز نجومی
firoz nodjomi
https://firoznodjomi.blogspot.com/
fmonjem@gmsil.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر