ادامه بازی هسته ای
تا نرمش قهرمانانه
شماره 2!
در حالیکه مذاکرات
غیر مستقیم با امریکا و مستقیم با1+4، به مراحل پایانی خود نزدیک میشود، چنین بنظر
میرسد که جمهوری اسلامی نتوانسته است در رسیدن باهداف خود چندان موفقیتی کسب
نماید. مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی، علی باقری بر سر راه بازگشت بکشور، خاطر
نشان نمود که هر قدر هم که به خط پایان نزدیک باشیم، الزاما تضمینی برای عبور از
آن وجود ندارد. بچه دلیل؟ وی میافزاید: برای اتمام کار، تصمیم های مشخصی وجود
دارد که طرف های غربی باید بگیرند. چنانکه گویی، جمهوری اسلامی تصمیم خود را
گرفته است. توپ هماکنون در زمین رقیبی است که جمهوری اسلامی از مذاکره مستقیم با
آن خود داری میکند. این در حالیست که بدرستی روشن نیست که مذاکره کننده ارشد
جمهوری اسلامی، بچه دلیل میز مذاکره را در وین، ترک گفته و همقطاران مذاکره کننده
را مامور ادامه ان نموده است؟
شاید، این نه غربیها
بلکه جمهوری اسلامی برهبری ولی فقیه، آخوند خامنه ای ست که باید تصمیم های مشخصی
را اتخاذ نماید، تصمیمهایی که باید بازتابنده اراده اسلام باشد. مگر میتوان تصمیمی
را در ارتباط با شیطان بزرگ اتخاذ نمود بدون آنکه جزئیات و زیر و بم آن باطلاع
رهبر مقدس، آخوند خامنه ای برسد؟ آخوندی که بیش از 33 سال است که همچون الله،
خداوند یکتا ویگانه، حرف آخر را میزند و تصمیم گیرنده نهایی ست. حرفها و تصمیماتی
که ولایت فقیه در برابر آنها نه مسئولیت پذیر است و نه میتوانند مورد پرسش و سوال
قرار بگیرند. اینجا، نیز، مثل هرجای دیگر، ابهامی وجود ندارد، که حرف آخر را چه
کسی میزند.
آیا این بدان معنا ست
که نظام ولایت باخر خط رسیده است؟ یعنی که به بیهوده بودن بازی هسته ای پی برده است واز ادادمه ان دست بر
میکشد؟ بدشواری میتوان گفت آخوندی که از گدایی بخدایی رسیده است، میتواند دارای آن
جربزه و جسارت و شجاعت باشد که همچون انور سادات، رئیس جمهور پیشین مصر که دست
دوستی بسوی اسرائیل دراز نمود و روابط خصومت امیز را پایان بخشید، اعلام نماید که
غنی سازی هسته ای را متوقف میسازد و با امریکا وارد روبط دوستانه میشود. یعنی که
حکومت آخوندی هنوز آماده نیست که ببازی هسته ای و امریکا ستیزی پایان بخشد. چرا که
آخوند خامنه ای و پیروان او بر این تصوراند که غنی سازی هسته ای در سوی دست یابی
باسلحه کشتار جمعی، بهترین تضمین کننده تداوم سیاست امریکا ستیزی ست، ستون و بنیان
حکومت مقدس ولایت فقیه. افزوده بر این، بلحاظ شرع، نیز، ستیز و خصومت با غرب و
امریکا قابل توجیه ست. اسلامیست های وطنی بغرب همچون تمدنی مینگرند در حال افول و
ورشکستی، غرق در کفر و اباحیگری، در حالیکه با چین و روسیه، دو کشور با دو رهبر
کافر و خداناشناس، عهد مودت می بندد. دو رویی، خود مکری ست برخاسته از اراده فنا
ناپذیر، الله، خداوند فردوس و دوزخ.
اگرچه آخوند خامنه ای خود را همچون الله، یکتا و
یگانه بشمار میآورد، اما، از سر فروتنی، وجود خداوندان چین و روسیه هم مورد تایید
قرار میدهد. وگرنه در درون جامعه ما، آخوند خامنه ای همان خدایی ست که بجز او هیچ
خدای دیگری نیست. چه اگر بجز آخوند خامنه ای، خدای دیگری وجود داشت، بیش از بیست
سال میلیاردها میلیارد تومن ثروت ملی، صرف کسب توانمندی های پوچ و بیهوده، نمیشد.
کیست مسئول این ضرر و خسران عظیمم که بار آن بر دوش چندین نسل آینده سنگینی خواهد
کرد؟
البته که همگان شنیدند و یا با چشمان خود مشاهده
کردند که به چه سادگی، رهبر مقدس، آخوند خامنه ای از زیر بار مسئولیت سیاست غنی
سازی هسته ای بهر قیمتی، شانه خالی کرد، سیاستی بر خاسته از اراده و میل شخص آخوند
خامنه ای. مگر نه اینکه او پیوسته از
آینده، خبر داده است و اقدامات لازم برای رودرویی با مشکلات را توصیه کرده است،
مبادا که فردا مسئله ساز شوند. هماکنون معلوم شده است که بآن توصیه ها توجهی نشده
است. بنظر میرسد که حضرت ولایت فقیه فراموش کرده است که "نرمش
قهرمانانه،" همان وحی الهی بود که وقتی نازل گردید به توافقنامه برجام
انجامید. شاید، ولی فقیه، منتظر بر نزول وحی جدیدی ست از آسمان مبنی بر نرمش
قهرمانه شماره 2.
اما، تا نزول وحی جدید از جانب الله، غنی سازی
هسته ای ضرورتی ست که باید ادامه یابد. تا چه حدی پیشرفته و تا ساخت یک بمب هسته
ای چه فاصله زمانی وجود دارد، نمیتوان چندان بارقامی که انتشار مییابند اعتماد
نمود. اما، تردید نباید داشت که نظام در پی آن است که شیطان بزرگ را هراسناک و
مضطرب و پریشان نگاه دارد. و باین ترتیب، غرب را وادار سازد که از خواستهای خودشان
در عرصه های دیگر، از جمله عرصه حقوق بشر و فعالیتهای منطقه ای نظام، چشم بپوشند.
سایت انتخاب گزارش
میدهد که:
آقای
شمخانی اخیرا گفتهاند که «تواندمندی صلحآمیز هستهای ایران باید چون شمشیر
داموکلس همواره بر بالای سر عهدشکنان باقی بماند تا تضمینی واقعی برای اجرای
تعهداتشان باشد.»
ترسم
که رهبر مقدس، آخوند خامنه ای همچنان قصد دارد که برغم صدمات جدی ایکه ویروس
استاکس نت و حملاتی که اسرائیل بر تاسیسات هسته ای وارد نموده اند، ببازی هسته ای
ادامه دهد. یعنی که بعبارت درست تری، نظام همچنان قصد دارد که فریبکاری را ادامه دهد.
صدام حسین، نیز تا آخرین لحظه قصد داشت ناظران بین المللی را قانع نماید که بدست
یابی باسلحه کشتار جمعی، نزدیک گردیده است تا بتواند آنرا همچون شمشیر داموکلس
بکار گیرد. دیدیم که بچه سرنوشتی دچار شد.
فیروز نجومی
Firoz nodjomi
https://firoznodjomi.blogspot.com/
fmonjem@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر