۱۳۹۹ اردیبهشت ۵, جمعه

ویروس دین

 را چاره چیست؟




بنظر میرسد که مردم ایران، حد اقل بخش قابل ملاحظه ای از انها نسبت به گرفتاری در چنگال بیرحم کرونا نه اعتنایی دارند و نه در دل چندان بیم و هراسی، نه از سر تغافل و نادانی بلکه از سر عادت و عادی بودن آلودگی به ویروس، آلودگی به ویروس دین اسلام ناب محمدی، بیش از چهل و یکسال. که انتشار ویروس دین اسلام و  بسیار شباهت دارد با ظهور کرونا در سراسر جهان.

اگرچه مقایسه ویروس کرنا با ویروس دین، ممکن است خوشایند مذاق دینخوان نباشدد. اما هرگونه که به محاسبه بنشینی  تا این لحظه کشتار کرونا در سراسر جهان به دویست هزار نفر هم نرسیده است در حالیکه بیش از یک میلیون از مسلمانان دو کشور هم کیش ایران و عراق بدست ویروس دین بخاک و خون خود غلتیدند. البته که اگر دنیا بطور متحد به مقابله با انتشار کرونا که هنوز ادامه دارد بر نخاسته بود، کرونا میتوانست کشتار زیادتری بگیرد. این در حالی ست که ویروس دین اسلام، برغم گرافه گویی و مبالغه های حیرت بر انگیز پاس داران ویروس دین، رو به ضعف نهاده است، نه در مقابله با دشمنان درونی بلکه در نتیجه ویروس "تحریمات." آخوند، روحانی، رئیس جمهور کشور که هم مانند هم ردیفان خود تخصص خود را در لابلای آیه های آسمانی آموخته است، بر آن است که او هم با ویروس کرونا دست بگریبان است و هم با ویروس تحریمات، چه اگر تحریمات نبود همه مصیبتها و نکبتی که ناشی از مدیریت قرانی ست، کشور به یک گلستان واقعی تبدیل میشد. آخوند روحانی  درست میگوید همین تحریمات است که  مانع رشد و انتشار ویروس حکومت اسلامی در سراسر منطقه. گردیده است.
,
بگذار، زیاده تر از این بیرحمیها و خشونت ویروس حکومت دین نگویم که ما را از مطلب اصلی بدور میدارد. رجوع به وقایع تاریخی نه خیلی طولانی بآن دلیل لازم است که میتواند رابطه تودر توی پیام و پیامآور(ان) نور بیشتری بپاشاند. این بدان معناست که ما با ویروسی سروکار داریم که همچون کرونا زیرک و پاورچین پاورچین وارد میشود و اعضای ضعیفتر پیکر انسان حمله میکند و بافتهای تنفسی را از چرگ و غفونت سر ریز نموده تا قربانی خود را بآن دنیا بکشاند، کنشی بسی بسیار شبیه به کنش ویروس دین، با آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی وارد شد و هم اکنون تمامی اعضا و نهادهای جامعه مدنی را به تعطیلی کشانده است. عفونت سراسر اعضای نظام مقدس را فرا گرفته است. اما این سبب نشود که ویروس دین، باردیگر دست به مسئولیت گریزی نزند و همه شرارتهای نهفته در نهاد خود را به ویروس "تحریمات" امریکا نسبت ندهد.
آ
ما، آنچه کرونا را پا بر جا نگاه میدارد این است که کرونا بگونه ای رفتار میکند چنانکه گویی از دنیا ماورایی ست. چندان ریز و ناچیز است که تنها با میکروسکپهای مخصوص دیده شوند، این در حالی ست که ویروس دین ماورائی است و از آنجاست که وارد سلولها و بافتهای یک ملت شود. ویروس دین تنها نهادها وسازمان های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و غیره را بگند نمی کشد، بلکه در بیخ تار و پود ما رخنه نموده و ما را از درون به تسلیم و اطاعت وامیدارد بدون آنکه هیچ یک از احاد ملت از ظهور ویروس تجاوزگردین در وجودشان آگاهی داشته باشد. ویروس دین، قربانیان خود با ابزار ارث و در دوران نا آگاهی آدمی  وارد درون میشود و لانه میگزیند. آنچه جای تاسف است این است که هنوز ملت کرونا زده ما بر آن باور است که ویروس دین، کشنده نیست اما، دشمن آشتی ناپذیرهرآنچه برجسته و والا ست در انسان ایرانی: دشمن آشتی ناپذیر گفتار نیک، پندار نیگ، کردار نیک.

بیائید باورکنیم که آخوندهای حاکم بر جامعه ما، برساخته پیام آند، پیام اسلام ، پیام مطلق پنداری و مالک بودن بر آنچه حقیقت و نهایی و غایت است. که آخوندهای حوزه ها علمیه بودند که سوار بر ویروس دین  توانستند بر تمامیت جامعه سلطه افکنند. چون اکثریت جاامعه از دیر باز در چنگال ویروس دین گرفتار گشته و به پسروی و عقب ماندگی خو گرفته و هنوزهم. بنگر و چشمان خود بگشا تا بدانی تنها انهایی بر جامعه ما حکومت میکنند که در روضه ویروس دین مهارت و تبحر خاصی دارند. آنها هستند با صدایی حزن برانگیز، احساسات و عواطف را متاثر ساخته، انسان را از درون تسلیم و بی حس مینماید و ویروس دین را همچون داروی مخدره ای در وجود ما ایرانیان تزریق کرده و میکنند.

در این اصطلاح، در این عادی ترین عبارت، لا الله الا الله  است که انسان به تسلیم و اطاعت فرا خوانده میشود و انسان را از حق گزینش، از آزادی نهفته در سرشتش محروم مینماید. همچنانکه پیام آور اسلام با شمشیر بود که ویروس اسلام را در دل ایرانیان نشاند، تازیان بومی با تکیه بر ابزار قهر و خشونت، تنبیه و مجازات و زنادانهای طولانی ست که توانسته اند، ویروس دین را انتشار داده و مردم را در چنگال خود باسارت و بندگی بکشانند. دوران آن رسیده است، ای هموطن که ویروس دین را از وجود خود خارچ سازی و گرنه یوغ آخوندی را برای نسلهای آینده بجا خواهیم گذارد.  

  فیروز نجومی
Firoz Nodjomi



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر