کرونا:
افول یا صعود دین!
کرونا، موجودی نامرئی (میکروسکپی)، بسی
بسیار موذی و کشنده، ویروسی نامدار، اما، بی نشان و همچنان پنهان از چشمهای تیزبین
علم و دانش، بر جهان و جامعه بشری سایه شوم خود را گسترده است. اگرچه نظام ژنیتیک
آن مورد شناسایی قرار گرفته و تا کنون به رفتار و تاثیر و نشانهایی که از خود بجا
گذارده است، دانش بسیاری کسب شده است. با این وجود، هنوز کرونا در کوری و نابینائی
همگان را با بعضی تبعیضات با بیرحمی از میان بر میدارد. نه اینکه قویتر و غنی تر و
پر زورتر را مورد هجوم خود قرار ندهد، با کوچکترین اشتباهی جان را میگیرد، خواه
پیش غنی باشد و یا فقیر.
یعنی که گریزی از کرونا نتوان، چون در همه جا
حضور می یابد، در هر رمان و مکانی و هرگونه فضائی، و بهر سطح و جسمی می چسبد و
چندین ساعت زنده و فعال میماند. میتواند وارد وجود انسان بشود و نزدیک به 14 روز
خود را در بافتها و تارو پود آدمی پنهان نگاه داشته و ناگهان به نفسگاه، به ریه ها
حمله برد و اگر پیروز شود قربانی خود را بدست مرگ بسپرد.
کرونا در دوران کوتاه ظهورش، نه تنها
تغییرات مهمی در کنشگری و در رفتار روزمرگی بوجود آورده است بلکه ساختارهای سیاسی را بیش از
هرچیز دیگر به چالش کشیده و بعضا، خود را مجبور دیده اند که بین حفظ امنیت جان
مردم و حفظ حرکت ماشین اقتصادی یکی را برگزینند. چه مبارزه با کرونا، تا زمانی که
نه درمانی هست و نه آزمایش و واکسنی، نهایتا به "فرنطینه" باشکال مختلفش
از فرنطینه فردی گرفته تا قرنطینه یک کشور و حفظ فاصله اجتماعی نیازمند است،
برنامه ای که هزینه سنگینی را بر دولت ها تحمیل میکند، هزینه ای که نظام ولایت از
همان آغاز از پذیرش آن سر باز زده است. ما قرنطینه نداریم، جمله ایست از
اخوند روحانی که بیانگر عمق بلاهت و نادانی حجت الاسلام را میرساند. چه رئیس جمهور
بخوبی آگاه است که کار تولیدی نیازمند تعاون و همکاری و هماهنگی با دیگران ست، فعالیتی
که کرونا اجازه نمیدهد واقع شود.
اکثرا کشورهای پیشرفته و ثروتمند در برابر ملت
خود سخاوت بیشری نشان داده و بخش عمده ای از خساراتی که برکسب و کار آمده است از
جمله پرداخت حقوق کارگران در دوران بیکاری را پذیرفته اند بلکه بتوانند ماشین
اقتصاد را از توقف باز دارند. حال انکه حجت الاسلام روحانی، رئیس جمهور کشور از سر
سخاوتمندی اظهار میدارد که : برای مقابله با کرونا جان نیاز به نان دارد. البته
که نان نیز نیاز به کار دارد. پس چه باک در تلاش نان، جان از دست برود.
آیا چیز بهتر از
این بیانگر عطوفت اسلامی؟
در کشور ما، کشوری که بر آن پاکدینان
حاکم اند، حفظ جان زندگان نیست که الویت دارد بلکه زنده نگاهداشتن آنچه قرنها پیش
مرده و نابود گشته است همیشه دارای ارجحیت بوده اند و هنوز هم هستند. رهبران سیاسی
کشور ما که در عین حال رهبران دینی هم هستند، هنوز به افسون و جادوی دین و اعتبار
آن در نزد مردم باور دارند. این است که در هر خطبه و خطابه ای با سخن از دین، از
مقدسات،
از معجزات "بعثت" پیامبر
اسلام، و از معجزه ظهوری مهدی و انتظار آمادگی برای آینده، آغاز میکنند. ایندر
حالی ست که بسیاری بر آنند که کرونا همچنانکه همه چیز را دستخوش تغییر و تحول
ساخته است و دین و ایمان نیز نمیتوانند از تاثیرات آن مصون، بمانند. در این تردیدی
نیست، اما، نمیتوان تاثیر کرونا را بر همه چیز از جمله دین و ایمان، یکسان و برابر
دانست. یعنی که بعید است که آنکه خود را برای شفا به ضریح امام و امامزاده میبندد
و یا آنکه به نذر و نیاز بنام امام اعتقاد دار، کرونا تحولی ایجاد نماید . البته
که هنوزهم هستند بسیاری برغم تنفرشان از نظام سیاسی از نقطه نظر اعتقادات دینی با
نظام وجه مشترک دارند. نظام ولایت همانقدر به "بعثت" و
"رسالت" و "امامت" اعتقاد دارد که اکثریت مردم.
بعبارت دیگر، هنوز آنچه نظام را پابرجا
نگاه داشته است، باورها و اعتقادات دینی مردم است. اگر قرار بود که فجایع طبیعی
ایمان مردم را به موهومات تضعیف نماید تا کنون دینداری بر زمین نمانده بود. بعضا،
خبر ندارند که چگونه برخی از مردم "سرشت" دینی خود را با اعتراض به شیوه
دفن قربانیان کرونا با نبش قبر و بیرون کشیدن جسد برای دفن دوباره پس از غسل و کفن
و گذاردن سنگ لحد، دینی بمنصه ظهور میرساند.
در چنین شرایطی، بعید میرسد که دین
افسون و جادوی خود را از دست داده باشد. برآن باورم که اگر دین جذبه اش را از دست
داده بود، در بحرانی ترین شرایط، حاکمان یه سنگر دین پناه نمی بردند و از آنجا دست
به استحکام بنیان خود نمیزدند. رهبر معظم در خطبه نورزی امسال حکومت خود را با
حکومت پیامبر اسلام مقایسه کرد که پیوسته مورد دشمنی معاندین قرار میگرفت. وی خاطر نشان
سخت که امریکا، کشوری که شرارت از ان میبارد از دشمنی با حکومت مقدس اسلامی،
حکومتی که جلوه الله است، همانگونه که حکومت پیامبر اسلام بود، دست بر نمیدارد. وی
اما یاد آوری میکند که:
خداوند متعال از ابتدای بعثت یک دستورالعمل به پیامبر اسلام(ص) برای
مقابله با دشمنی ها داده که عبارت است از «صبر» یعنی «ایستادگی»، «مقاومت»،
«محاسبات دقیق خود را با خدعهگری دشمن تغییر ندادن»، «با روحیه به سمت اهداف
والای ترسیم شده حرکت کردن» و «ادامه دادن به مسیر.
یقینا با خاطر جمعی علمی نمیتوان تاثیر این سخنان را در مردم سنجید. همچنانکه نمیتوانیم تاثیر روضه هایی که رئیس
جمهور در حضور کابینه اش سر میدهد اندازه گیری نمائیم. او در روضه خوانی اخیرش، البته مردم را به "صبر" و
"مقاومت" در برابر دشمن فرا نمیخواند بلکه مردم را به انتظار و
آمادگی، فرا میخواند و اظهار میدارد که:
آن چیزی که برای ما مهم است،امید به آینده
است و از امید بالاتر، آمادگی است. انتظار ظهور حضرت ولی عصر (عج) هم به معنای امید
به آینده و هم به معنای آمادگی برای صلح و عدالت در سراسر جهان است. بنابراین در
آمادگی هر کس میتوان دید او منتظر است یا نیست.
در شرایط کنونی، ممکن است که دین آن افسون و
جادویی که بآن نسبت داده میشود از دست داده باشد، اما، چندان تاثیری در
جایگاه و اقتدار دین در جامعه بر نگذارد. تا زمانیکه دین از زبان قدرت بیان گردد،
نظام نیازی به ایما ن و اعتقاد مردم ندارد بلکه نیاز به تسلیم دارد و اطاعت و
فرمانبری.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر