۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه



ظهور امام چهاردهم


شايد عجيب و غريب بشمار آيد. امام چهاردهم چه صيغه ایست؟ هنوز در انتظار دوازدهمين هستيم. چنانکه فرسوده ايم از باز نگاهداری آغوش خويش برای ظهور مبارکش.  نادانان بعلم "امام شناسی " چنين اظهار کنند. چرا که بر طبق روايت حضرت ولایت، خداوند خامنه ای، امام دوازدهم زنده است. او آسمانی است، ولیکن در زمين، در بين ما زندگی ميکند. همچنانکه وی در یکی از سخنرانی های خود بمناسبت تولد ولی عصر صریحاً اعلام مینماید که:
حجت تابناك حق، يك انسان واقعي است كه با عمر طولاني كه خدا به ايشان داده در ميان مردم ، زندگي و دردها و مشكلات آنان را حس مي‌كند و همه مسائل مربوط به زندگي نوراني ايشان، روشن و معلوم است ( آفتاب یزد ، دوشنبه,28 مرداد,1387).
پس امام عصر بعد از گذشت صد ها سال هنوز زنده است. اگر قرار بود که امروز ظاهر شود، مردی بود هزار ساله و یا بیشتر. با این وجود سالخورده و فرسود نشده است. زرنگ و چالاک و دارای سیمایی است پر ار هیبت و جذبه. هنوز میتواند شمشیر بر کشد و ظلم و ستم و فساد را از روی زمین بر دارد. همین جاست که میتوان فهمید که زندگی امام جاودانه است. ما میرنده هستیم اما او ماندنی، نه مثل یک انسان هزار ساله- خود امری محال در دنیای واقعیت ها- بلکه همیشه جوان و با طراوت. راز گشای این معضل آن است که امام پیوسته در قالب شخص ثالثی زيسته است و ميزیيد. اما خود را شناسائی نکند. یا بزبان دیگری نقاب از چهره خویش بر ندارد و یا بعبارت فقهی،"تقییه " گزیند. چون در قيامت است که او ظهور نماید. بايد که در انتظار بود، نسل پس از نسل تا قيامت، روزی که بار دیگر به زندگی باز میگردیم- به چه مقطعی از آن به دوران طفولیت، و یا بلوغ و جوانی و یا پیری، زیاد روشن نیست، مهم آن است که قیامت، روز دادخواهی و عدالت گستری، حسابرسیها و محکومیتها و مجازاتها و پاداشها. قیامت روز توان دادن است. تنها کسانی مستقیما به بهشت راه می یابند که زندگی خود را وقف شناخت الله کرده باشند و زندگی خود را در طلبگی گذارانده باشد. از میان همینان هستند که به مقام خدایی میرسند و فتوا صادر میکنند. معروف است که در آن روز موعود، صاحب زمان چنان شمشير زند چنانکه خون بزير رکاب اسب ش رسد. به این ترتیب ظلم و ستم براندازد  و  جهان را از عدل و داد، پر نماید.

تا آنزمان، يعنی فرارسيدن قيامت، امام نشانه هائی از خود بروز دهد و هرازگاهی در قالب يکی از پيروان مؤمن خود در آید که در تقوای و پرهيزکاری بی همتا باشد. در اين عمر کوتاه ما، امام، يکبار خود را در قالب آیت الله خمينی بظهور رسانده است، که خود در بندگی و عبودیت به خدایی رسیده بود. وارسته، زاهد ، عالم وفقیه بود. هم اکنون نیز اعلائمی وجود دارد که حاکی از آن است که امام عج در قالب رئيس جمهور حلول يافته است-اگرچه همچون ماه شب چهارده رخسار زیبا و شگفت انگیز خود را نمایان نساخته است.  پس بحق میتوان گفت که خمینی امام سیزدهم است و احمدی نژاد چهاردهمین.
امانوئل کانت معتقد، فیلسوف آلمانی که عقل انسان را به نقد کشیده است، بر آن است که انسان نمیتواند تنها با رجوع به عقل و خرد به راز همه چیز در کائنات پی برد و علت و معلول را بشناسد. مثلا همچنانکه انسان هرگز به راز پیامبران، بویژه پیامبر اسلام، پی نخواهد برد که چگونه یک "امی  " و گمنام نا گهان ادبیاتی بزبان میراند غیر قابل اقتباس چنانکه  اگر اجنه ها، موجودات ماورایی و انسانها دور هم چمع شوند، چه در آن زمان، چه در این زمان نمیتوانند مثل ش را بسازند. که چگونه و چرا پیامبر اسلام رسالت را پایان میدهد و حقیقت نهایی و غایی را آشکار میسازد. نیز عقل انسان نمیتواند، راز زندگی طولانی امام عصر و حلول وی در انسان های استثنایی را بفهمد، هم چنانکه نمیتواند راز انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری را بفهمد، جوانی  گمنام، فرزند یک اهنگر، فقیر و ضعیف.
با این وجود ظهور امام چهاردهم  استدلالی است استوار بر علم و منطق امام شناسی، اگر از صفات برجسته و لاهوتی امام، شناختی داشته باشی . هرکس به لحاظ صفات بامام نزديکترين بود، میتواند به امامت برسد. این یک متد معتبر و علمی ست. از صفات برجسته امام، اول عبارت از آنستکه او معصوم و مظلوم است . نه گناه تحمل پذيرد نه گناهکاری،  نه طافت ظلم دارد وستمکاری . امام قیام کند و شورد بر نظام جور و تبهکاری. اينان صفاتی نيستند موجود در هر شخص عادی. در مقايسه تنها امام خمينی بود در بر دارنده اين صفات الهی . نخست آنکه معصوم بود. آيا هرگز کسی شنيده است از آقای خمينی خطائی سرزده و يا مرتکب گناهی شده باشد؟ دروغی گفته و یا خیانتی کرده باشد؟ او پاک و مطهر بود و  هست و نآلوده بکوچکترين گناهی و خطائی. درست است، دستش قدری آلوده بخون است. ولی اگر او خونی ريخته است در راه تحصيل رضای الله، خدایی ارمغان تازیان، ريخته است. خون در راه گسترش عدالت ريخته است. اين يک امر الهی است تنها در يد توانای امام مقدس و ماورایی.  از خصال بارز امامان است که باقدرتهای شيطانی دنيا پرست در ميافتند، مظلوم شوند و سر انجام به شهادت هم رسند اگر نه با شمشیر و زیر نعل اسب ها، با نوشیدن شربت. خمينی نيز در تمام دوران زندگی اش بر تاج و تخت و بارگاه شاهنشاهی شوريد و پس از آن در راه برپائی نظام اسلامی از جداکردن هيچ سری از بدن دريغ نداشت. پنجه درپنجه ابر قدرت آمريکا انداخت و پنجاه و چند نفر از آنانرا ، بیش از یکسال بگروگان گرفت ، پوزه "استکبار جهانی "  را بخاک مالید و درسی عبرت آمیز بآنان آموخت . مخالفين نظام اسلامی را سرکوب وقلع و قمع کرد و سکوت را برقرار ساخت. هشت سال در راه تسخير قدس از طريق کربلا با صدام شيطان جنگيد. در اين جنگ صدها هزار نفر بخاک و خون نشسته، بهلاکت رسيدند. کيست که توانائی آن دارد که بگويد اينهمه از کسي بجز امام برآيد؟ تنها خمينی بود که قالبی داشت برازنده حلول روح امام. آیا نباید او را امام سیزدهم خواند؟ به "مدینه فاضله ای " بنگر که بر پا ساخته است؟
يکی دیگر از خصال برجسته امام آنستکه او موجودی نيست مردنی و فانی. چون دارای "عصمت آسمانی"ست، میراث پیامبر که در  امامت  ادامه می یابد تا قیامت. اگر چه  همه امامان هرسال بشهادت ميرسند و  شيون و زاری سرزمين اسلامی را فرا گیرد چنانکه تو گوئی که در لحظات کنونی است که خونش بزمین ريخته شده است.  چرا که مرگ در نتیجه ریختن خون دیگری تا آخرین قطره خون خود در راه خشنودی الله، در راه گسترش آئین اسلامی، در قاموس امامت، شهادت است و  زندگی ابدی. اينستکه امام خمينی نيز مانند همه امامان ديگر، دارای حياتی ست ابدی. هم ضريح دارد و هم گلدسته و هم منار و گنبد طلایی.
اگر نیک بنگری، در یابی که آقای رئيس جمهور نيز علائمی ازخود بروز داده و میدهد که حاکی از آنستکه امام زمان جسم او را برای حلول مجدد انتخاب کرده است. چرا که احمدی نژاد دارای همان صفات برجسته ی امامان است. بی گناه است و  معصوم. آيا هرگز کسی شنيده است که خطائی از ايشان سرزده باشد؟ نه دست ش بخون کسی آلوده است و نه قمه ای  بدست گرفته است و نه چاقویی و نه از خزانه ملت یک شاهی بحرامی خورده است. بديهی است که امام غایب او را قبل از زايش برگزيده بوده است. او در احمدی نژاد هنگامیکه نطفه اش در رحم مادر بسته میشده است، حلول کرده است. باین دلیل است که معصوم بدنیا آمده است و معصوم زندگی کرده است ، و درد و مشقتی فراوان هم تحمل کرده است.  چهره مطهرش سرشار از مظلومیت است.
اما چرا امام عج در  وجود احمدی نژاد، و نه ولایت فقيه، آيت اله خامنه ای، تجسم یافته است- ممکن است بعضا جوياشوند؟ هم اکنون تف لیسان ولایت، امامت را به علی خامنه ای اهدا نموده اند و او را "اامام خامنه ای " می نامند. اما آنچه خامنه ای را واجد شرایط امامت نمی کند آن است که وی بر اریکه قدرت نشسته است و خلافت میکند نه امامت. بهمين دليل نه ميتواند معصوم باشد و نه مظلوم.  چون قدرت فریبنده است و شیطانی. این است که نشانه هائی از ظلم و ستم و عدم لیاقت و کفایت از خود بروز داده است. البته احمدی نژاد بر ولی فقيه بعنوان حاکم جبار و خونخوار، هنوز سر بشورش بر نداشته و درگير نشده است. چون امامت بتدریج حلول مییابد. با این وجود، برآنستکه نظامی که بدست امام خمینی پایه گذاری شده است بفسادگرائيده است. همچنانکه در دیدارش با دانشجويان دانشگاه «امام صادق» اظهار داشته است که در نظام الهی، عده ای هستند که انحصار طلبند، گروهی ديگر هست که دست اندازی به بیت المال مسلمين ميکند. او بدانشجويان ميگويد که " برادر كوچك شما تا قطع دست همه تجاوزگران و غاصبان به بيت المال تا آخر ايستاده است" وسپس میافزاید که عده ای هستند که تهمت مي‌زنند، دروغ مي‌گويند" که قيمتها رو بافزايش است و بحران زائی ميکنند. بانکها و بانکداران رباخوری کنند و گناه کبيره مرتکب شوند. او ميگوید مسئولین نظام در" لواسان و اوشون و فشم که از بهترين و خوش آب و هواترين مناطق تهران است ده هزار متر دهزار مترويلا ساخته اند و دارند باغداری میکنند" او تاکید میکند که " اول بايد گردن كلفتان داخل حاكميت را ادب كرد. از اين نمونه‌ها كم نيستند."  ستمکاران بدون تردید در درون نظام اسلامی حی و  فعال اند. بدیهی است که "گردنکلفتی درخارج از نظام توانائی هستی ندارد. "

همچنانکه ملاحظه ميشود ادبيات رياست جمهوری ادبيات الهی است. نشان از عصمت امامت دارد. با فاسدان و ستمگران درون نظام اعلام درگیری میکند و از قطع دست و پا و گردن آنها کوچکترين تردیدی بخود راه نمیدهد. نشانه هاهی مظلومیت در چهره پاک و مطهرش را براحتی میتوان مشاهده کرد، چهره ای که زهد و تقوی از آن ساطع است. آن هاله نورانی که دور سرش حلقه زده بود و جهانیان را بحیرت و تعجب واداشت، جائی برای چون وچرا در مقام امامت محمود احمدی نژاد نگذارد. بلحاظ شجاعت تنها او را ميتوان با امام سوم مقایسه نمود.چون او در مقابل بزرگترين قدرت جهانی استوار و محکم ایستاده است و در برابر حق و حقوق مردم حاضر بکوچکترین مصالحه و مذاکره نیست. ولی معلوم نیست در افشاگری های اخیر خود دچار ضعف شده است. اگر چه برخی از امام شناسان برآنند که چالش کشیدن ولایت و بی اعتنایی به قانون، دقیقا همان چیزهایی ست که از امام انتظار میرود. امام خمینی با براه اندازی جنگ و خونریزی علیه صدام صدای هر مخالفی را در حلقوم خفه ساخت و سکوت را برقرار نمود، احمدی نژاد در آغازبا قمه  فن آوری هسته ای بر فرق گردنکلفتان داخل نظام فرود آورد و هم اکنون با ابزار "زنده باد بهار" به مبارزه با دشمنان امام پرداخته است. امامان، همه با هوش و پر دگاوت اند. آنها آموزگار ماکیاولی اند.
احمدی نژاد نیز همچون امام خمینی، رویای پاک سازی قدس از اجنبیان یهود را در سر می پروراند  و گسترش و توسعه نظام اسلامی و برقراری یک امپراتوری الهی. همچون امام خمینی نیز پیشگوئی کرده است که خواه ناخواه دیر یا زود غاصبین یهودی از روی کره زمین ناپدید خواهند شد. بی جهت نیست که او هالوکاست را انکار میکند، که خود بتواند یکی دیگر با عظمت بیشتر بوجود آورد. و این را نيز برجهانیان آشکار ساخته است تا جهان بداند که قیامت در شرف وقوع است و شرایط دارد اماده ظهور میگردد.

با در نظر گرفتن این شباهتها که استوار است بر علم و منطق امام شناسی آیا کسی هست که باور کند که امام زمان در آقای احمدی نژاد حلول نکرده و او را بمقام امام چهاردهم منصوب نکرده است؟ تنها ابلهان هستند که بامامت احمدی نژاد باور ندارند. با وجود آن هاله نورانی (نامریی در حال حاضر) و لرزه هایی که بر ساختار دین وقدرت انداخته است، آیا میتوان از آقای رئیس جمهور احمدی نژاد بعنوان امام چهاردهم نام نبرد؟

لازم است در خاتمه یک نکته مهم را خاطر نشان ساخت و آن این است که امام چهاردهم آخرین امام نیست و امام زمان تا قیامت در قالب مؤمنین دیگر نیز در آید. امام زنده است و جاودانی.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر