۱۳۹۸ فروردین ۹, جمعه



سوار
بر نیروی خشمگین طبیعت...!



این سیل، متاسفانه نظام ولایت را از جا بر نکند و با خود نبرد، اما، بر آن مهر باطل نهاد که شاید مرحمی باشد بر زخمهای عمیقی که این سیل بر جا گذشته است. این بدان معنا ست که این سیل نشان داد که نظام ولایت برغم ادعای ش بر حفظ امنیت کشور، امنیتی که برای تامین آن باید دست بآتش افروزی در منتطقه بزند، کوچکترین مسئولیتی در باره حفظ جان و مال شهروندان کشور احساس نمیکند. که این نظام بار دیگر نشان داد که حفظ جان و مال ملت در برابر پدیده های ویرانگر طبیعت، در برنامه ریزی ها و پروژه های نظام ولایت، هرگز دارای الویت نبوده و نیستند. همین بس که به بودجه ای که مدیریت بحران کشور در مقایسه با بودجه ایکه به مرکز خدمات حوزه های علمیه، در بودجه کشور تخصیص داده شده است، بنگریم. بنا بر گزارش ایران وایر " بودجه مرکز خدمات حوزه‌های علمیه؛ ۸۰ برابر بودجه مدیریت بحران کشور" در بودجه کشور منظور شده است. این بدان معناست که موسسات دینی و مذهبی کوچکترین و بی اهمیترینشان دارای  بودجه ای هستند چندین برابر بودجه مدیریت بحران( لیست ایران وایر از مقایسه بودجه سازمانهای مذهبی در برابر بودجه مدیریت بحران کشور را در پایان مطلب مشاهده کنید).*

درست است، سیل یک پدیده طبیعی است. همه و هر جایی ممکن است بوقوع بپیوندد. سیل مثل هر بلای طبیعی دیگری ممکن است ضعیف و کم ضرر و زیان و یا قوی و ویگرانگر و خسارتبار باشد. اما، سیل مثل هر بلای طبیعی دیگری جامعه بشری را یکسان تحت تاثیر ویراگر خود قرار نمیدهد. جوامعی که به خشم و خشونتی که ممکن است از طبیعت بر خیزد اندیشه نموده و خود را آماده مقابله با آن نموده و تدابیر لازم برای استقبال و بدرقه آن تدوین نموده بگونه ای که خسارات مالی و جانی را بحد اقل برسانند، کمتر دچار ویرانی و تلافات انسانی میشوند. نیازی بگفتن نیست که در جوامع پیشرفته صنعتی، جامعه ای که نهادها و سامانه های آن پیوسته بر اساس محاسبه پدیده های ویرانگر طبیعت بنا میگردند، خسارتهای جانی و مالی کمتر است. نه اینکه تدابیر و راهکارهای از پیش اندیشیده شده لزوما، همچون یک سپر دفاعی، جامعه را از هر گزند طبیعی مصون میدارد، اما، با اطمینان میتوان گفت که ضرر و زیان و از دست دادن جان و مال بسیار کاهش مییابد. چرا که طبیعی ست که آنجا که ساخت و ساز بر اساس قواعد و مقرراتی که بر اساس محاسبه نیروهای طبیعی از جمله باد و باران و طوفان و سیل و زلزله، صورت بگیرد، بهتر، مجهزتر و با نظم و ترتیب میتوانند از جان و مال خود محافظت نماید. مثلا، کد خانه سازی در آمریکا و اروپا و ژاپن را نمیتوان با کد خانه سازی در بنگالدش و کشورهای کمتر پیشرفته با بنیان ضعیف علمی و صنعتی را مورد مقایسه قرار داد، بهمین دلیل هر طوفانی در بنگالدش یک فاجعه عظیم و غمانگیز اشت.

  اما، جامعه ایکه بر اساس تفکر و اندیشه دینی بنیاد گذارده میشود، ذاتا از تفکر به وقوع پدیده های ویرانگر طبیعی در آینده ای نا معلوم، ناتوان است. چون محور تفکر دین پیشه، عالم و فقیه، گذشته است و آنچه که در گذشته بوقوع پیوسته است. افزوده بر این وقوع پدیده های مخرب طبیعی را در ارتباط با اقتدار و وعده هایی که خداوند یکتا و یگانه داده است مورد تعبیر و تفسیر قرار میدهند. آخوند علم الهدا درخطبه اخیر خود، اگرچه سیل مناطق مختلف استان گلستان و شیراز را قابل جلوگیری خوانده و مسئولین را متهم بکوتاهی در مدیریت میکند، با این وجود وقوع حوادث مخرب طبیعی را بخشی از وعده و وعیدهای خدواند میخواند. چنانکه خدا ابلاغ کرده است که اگر راه "زهد" و "تقوا" پبشه کنی، هم در این جهان سعادتمند شوی و هم در آخرت. طبیعی ست که هرچه از راه "مستقیم،" انحراف پیدا کنی، دست بکفر و منکر بزنی، هم در این دنیا به "ذلت و نکبت مبتلاشوی هم در آخرت. علم الهدا میگوید:

به ما بیان می‌شود (خدا مقرر داشته است) اگر مسیر زندگی ما در اجرای تقوای الهی باشد نتیجه این زندگی، سعادت است و نهایت به این سعادت، نائل خواهید شد و اگر بنا شد مسیر زندگی و حیات شما برخلاف تقوا و در غیر مسیر دستورات الهی باشد به این ذلت و نکبت در سرنوشت زندگی مبتلا می‌شوید.
چه ما این سخنان را جدی بگیریم و چه بسخره، واقعیت آن است که این گفتمانی ست که چهل سال بر کشور ما حکومت میکند. یعنی که مسئله فراتر از سوء مدیریت است. امادگی برای تقابل مفید و مکفی با پدیده های ویرانگر ناگهانی در آینده ای نامعلوم، از یک منظومی فکری بزرگتری ریشه میگیرد که همانا گفتمان دینی ست، گفتمانی که انسان را مقهور نیروی طبیعی میپندارد، نه موجودی توانا به مهار نمودن نیروهای طبیعی. بعبارت دیگر، دین نگری هم با عقل و خرد در ستیز و خصومت است و هم با آینده نگری. ویرانی جنگلها، تصاحب کوها و مراتع طبیعی، بفتواهای آیت الله های گوناگون از جمله حضرت ولایت فقیه، ناشی از رویکرد بآینده نیست بلکه بازتاب دیدگاهی ست رها از درک رابطه زندگی اجتماعی با پیرامون طبیعی.پرفسور کردانی استاد کویر شناسی در دانشگاه تهران اظهار میدارد که : 

 ه قدری در مدیریت شرایط بد‌ عمل می‌کنیم، این روزها نعمت خداوند برای ما عامل بدبختی و گرفتاری شده 
 است و به جای اینکه مشکل آب را کم کند، مشکل آب را بیشتر کرده است.
وی خاطر نشان نموده است که ااگر نظام به گسترش آبخیزی، ساده و کم هزینه در ارتفاعات کشور اقدام کرده
 بود تا حدود زیادی میتوانستند نیروی ویرانگر سیلهای اخیر را مهار نموده و از شدت ویرانی آن بکاهند.
برغم کوته اندیشی و کوته نظری نهفته در دیدگاه دینی، علم الهدی به مدیریت انقلابی سیل ویرانگر در نقاط مختلف کشور بوسیله سپاه پاسداران و نیروهای ارتش تحت فرماهدهی کل قوا، آخوند خامنه ای، بگردن خود مدال افتخار میآویزد و اظهار میدارد که:
:
باید واقع بین باشیم؛ این نظام، نظام انقلابی است و مدیر انقلابی می‌پسندد و می‌طلبد؛ این مردم در عمر 40 ساله انقلابشان، مدیر انقلابی را دیده‌اند و مدیر انقلابی را لمس کرده‌اند؛ چه در زلزله غرب کشور و چه در سیل گلستان آنکه وارد عملیات شد و مسائل را حل کرد یا سپاه بود و یا ارتش. مگر غیر از این است که این سپاه و ارتش تحت مدیریت فرماندهی کل قوا و مقام معظم رهبری هستند؟ این نظام مدیریتی که رهبری پیاده‌سازی کرده‌اند، شامل نیروهایی مخلص و فداکار است و اگر این نوع مدیریت عرصه قوه قضائیه و دولت را فرابگیرد آنها نیز از همین قبیل خواهد شد.
آری، تا زمانیکه ولایت فقیه بر مسند فرمانروایی تکیه زده است و مدیریت انقلابی کشور را بعهده دارد، ملت 
نباید هرگز غم و اندوهی بخود راه بدهد. این در حالی است که تا بامروز کمتر ویدیویی انتشار یافته است که نیروهای پاسداران و ارتش را نشان دهد که فعالانه به کمک سیل زدگان شتافته باشند، چنانکه گویی وارونه .
سازی حقایق پدیده  تازه ایست در حکومت اسلامی.
مسلم است که روزی خشم طبیعت بسر آید، اما، بر ماست که سوار بر نیروی خشمگین این سیل خانمان بر انداز، نظام ولایت فقیه را رهسپار لجنزار تاریخ نمائیم.

فیروز نجومی
Firoz Nodjomi

*مرکز خدمات حوزه‌های علمیه : بیش از ۸۰ برابر
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم: تقریبا ۱۲ برابر 
شورای عالی حوزه‌های علمیه: بیش از ۲۳ برابر
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: بیش از ۱۷ برابر
سازمان تبلیغات اسلامی: تقریبا ۱۵ برابر
موسسه نشر آثار امام خمینی: بیش از دو برابر
حرم آیت‌الله خمینی: تقریبا دو برابر
نهاد رهبری در دانشگاه‌ها: تقریبا ۸ برابر 
سازمان اوقاف و امور خیریه: بیش از ۲۳ برابر



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر