۱۴۰۴ آبان ۳۰, جمعه

حکومت آخوندی

محکوم بفروپاشی!




وقتی بدورانی باز مینگریم که به قدرت رسیدن قشر آخوند برهبری آیت الله، آخوند خمینی انجامید، گویی همه چیزبگونه ای ترتیب یافته بود که شور و هیجان سراسر پیکر جامعه را از شادی بلرزه در آورد. حال، معلوم میشود که آن ظاهر و یا سطح واقعیتی یود که بچشم میخورد و در پس آن حقیقتتی تلخ پناه گرفته بود چه اگر، پس از گذشت نزدیک به 50 سال، بدوران پیش از فروپاشی نظام شاهنشاهی بنگری، بعید میرسد که تاسف نخوری، بدورانی که تحت حاکمیت شاه گذراندیم. حتی، اگر، هم شخصا، چندان در شرایط مناسب وآرامی بسر نبردم.

شاید ساده ترین مقایسه یین زمان شاهی و زمان آخوندی. همین بس که بارزش دلار، در زمان حال، در مقایسه با دوران شاهی، قبل از 57 بنگری، هفت تک تومنی یک دلار در برابر عددی حوالی یک صد و ده هزار تومن. تنها میتوانی با دو دست بر سر بکوبی تا بدانی وقتی عقل و خرد را در خود، در گوشه ای تاریک وجود محبوس میکنی، آنگاه ممکن است در یابی چه فرصت تاریخی را برای تسریع تحول و پیشی گرفتن در بنای زیرساختهای یک جامعه آباد با تاریخ و فرهنگ باستانی، از دست داده ای.

در تحولاتی که در 57 بوقوع پیوست و برای اولین بار در تاریخ 2500 ساله کشور باستانی ایران، فردی از قشر دین پیشگان، آنهم دین بیگانگان با تعهد و وقوف عمیق، ساختار قدرت را در دست گرفت. البته، نه به تنهائی یا گروهی و حزبی بلکه بر سر دستان مردمانی بیشمار بدون وجود منفذی برای نفس کشیدن، چنان چسبیده بهم. بعضا، کارشناسان برآنند جمعیتی که در استقبال آخوند خمینی شرکت کرده بودند، بی نظیر بود در سراسر ایران و کمتر جنبشی را در سراسر جهان میتوانی بیابی با شرکت پنجاه درصد آن جمعیت.

بران باور هستم که هرگز نتوانم مقایسه ای از جامعه پیش و پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی، ارائه دهم در این فرصت کوتاه. چه اگر بسطح اخلا ق و ارتقاع ارزشهای انسانی بنگریم، مشاهده میکنیم که نه تنها ارتقائی را تجربه نکرده ایم در حکومت مقدس اسلامی بلکه چنان در قعر ذلت و نکبت در دوران حکومت آخوندها و فقها فرو غلتیدیم که صعود دو باره را باین زودیها بسی بسیا دشوار ساخته است.

 اگرچه، شخصا، در پرداخت رشوه چندان تجربه شیرینی ندارد. با این وجود، باید اعتراف کرد، بدون رشوه، حتی، کارت در امور کم اهمیت هم بانجام نرسد. اختلاس و چپاولگری، بنظر میرسد حرفه اختصاسی افرادی هستند در مراتب فوقانی قدرت. معروف ترین این چپاولگران، بابک زنجانی، هنوز، بیش از 2 و چند تریلیون دلار بدولت بدهکار است و بعید بنظر میرسد در بازپسگرفتن ثروت ملت، بانکمدرادن دولتی، نه چندان در تعجیل و سرعت دیده میشوند و نه مضطرب و نگران بنظر میرسند. از رونق دروغگویی و کلاهبرداری و حقیه بازی هرگز باین وسعت با اطمینان کامل میتوانم بگویم که گسترش پیداه نکرده است.

در کنار فساد در دستگاه بروکراسی در سراسر کشور، باید از گسترش تجارت سگس سخن گفت، امروز، نه بعنوان یک حرفه تخصصی، بلکه میتوان در سر هر کوچه و بازاری براحتی آماده عرضه اند، از دختران کم سن و سال دببرستانها گرفته تا دختران دانشجو و زنان شوهردار. همه راه هائی برای ادامه بقا در شرایط فقر و فلاکت.

 در این میان، دیده میشود که چگونه نظام سعی میکند نشان دهد که فهمیده است که تغییرات اجتناب ناپذیراند، در نتیجه، آهسته، آهسته میروند بسوی نرمش و گسترش بیشتر. غافل از آنکه، همیشه زمان دوام نیاورد، حتی، برای ادامه عمل. اگر، هم، نظام قصد هرگونه شل کردن بندها و زنجیرها را در سر میپروراند، نظام بهتر از هرکسی آگاه است و یا حداقل بر آن باور است که تنها کافی ست، بند ها را ذره ای بگشاید. بیدرنگ، کار از کار میگذرد و همه چیزفرو میریزد آنگاه، حتی، زمان برای هرگونه اصلاحاتی هم دیر شده است.

درست است، چه بسا، گفتگوها، حرفها و بگیر و ببندهائی بین نظام و قدرتهای بزرگ در جریان است. اما، بعید بنظر میرسد که قیل و قال را بخوابانند و بازار فرضیات در باره کنشگریهای نیروهای متخاصم و تاکتیک و استراتژی آنها را گرم کنند. در خاتمه، خاطر آسوده دار اسرائیل اینبار فرصت سوزانی نمیکند و نظام را در هم میکوبد.

 

فیروز نجومی

firoz nodjomi

https://firoznodjomi.blogspot.com/

fmonjem@ggmail.com

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر