۱۳۹۳ تیر ۱۳, جمعه

ما داعشی ها را خوب می شناسیم!



این روزها "داعش" نامی ست که بر سر زبانهاست، گروهی با اصل و تبار اسلامی که تا چندی پیس خود را "دولت اسلامی سوریه و عراق " میخواند. هم اکنون رهبر خود ابوبکرالبغدادی را "خلیفه مسلمین" نامیده است. یعنی که پس از گذشت 35 سال از احیای "امامت " در ایران، داعش در عراق اعلام میکند که "خلافت " را به زندگی باز گردانده است.
داعش شهرت خود را مدیون اجرای قواعد و قوانین شریعت اسلامی با بکار گیری حدا اکثر قهر و خشونت و بیرحمی ست، بویژه در مورد حجاب زنان، منع مواد مخدر، مشروبات الکلی و سیگار ، پدیده ای که ما ایرانیان بخوبی با آن آشنا هستیم و 35 سال است که آنرا تجربه کرده ایم. بسی بسیار زیرک تر شده ایم در پنهان کاری و خدعه و نیرنگ، فریب میدهیم و فریب میخوریم.
تصاویر و ویدیوهایی که داعش از خود در فضای مجازی منتشر ساخته است هر گونه تعبیر و تفسیری را در باره خونخواری های خود، مورد تایید و تصدیق قرار میدهد. نصویر ها بیان گر هجوم است و تسخیر و تخزیب ، بیرحمی و انتقام ستانی،  سراسر خون است و تن های پاره پاره، بازتاب خشم و خشونتی ناگفتنی، چنانکه گویی برخاسته است از ناخشنودی و نارضایی خالق یکتا و یگانه، الله، از آن جهت که نیست شمشیر اسلام حاکم بر جهان. در ویدیوها مردانی را میبینیم بسی ورزیده و قوی هیکل، مسلسل های سنگین و خمپاره اندازها بدست با چهره های پوشیده، تنها چشم ها و بینی و دهان پیدا. این مردان پوشیده چهره ، بر دوشن کامیونها سوار با پرچمهای سیاهی بر افراشته در ورای آنها که بر آن شعاری دیدیده میشود بسی مانوس و آشنا، شعاری که بر سر زبانها است. در تمام کشورهای اسلامی از صبح سحر بگوش میرسد تا فرا رسیدن شب:  «لا الله الا الله،» یکی از سحر انگیز ترین شعاری که تا کنون بگوش آدمی رسیده است، شعاری که که در امیخنه است در بافت ها و سلول های هر مسلمانی .
یعنی که آنها پرچمی را در جنگ با علویان در سوریه و عراق بر افراشته اند که تازیان مهاجم در 1400 سال پیش و تازیان بومی بار دیگر در  35 سال گذشته بر سرزمین ایران  بر افراشته اند، پرچم اسلام.
در یکی از ویدیو هایی که داعش خود منتشر ساخته است. "جهادگران " داعشی را میبینم مسلح و تعدادی دیگری از مردان که گفته میشود هفده نفربوده اند، از جمله پیرمردی همراه یک کودک ، نشسته برزمین، دستها بسته از پشت، سرها فرو افتاده در سینه، لحظه ای بعد یک جهاد گر تنومند ظاهر میشود و با شلیک یک گلوله مغز هر یک از آنها را متلاشی میسازد، در کمال خون سردی، بدون شک از سر عشق و علاقه و لذت جویی. چون ریختن هیچ خونی حلال و در نتیجه لذت بخش نیست مگر در راه رضایت الله ریخته شود.  داعشی ها خود را بدرستی "جهادگر" میخوانند و از تبار ابوبکر اولین جانشین پیامبر اسلام، نماد ختم دوران رسالت و آغاز خلافت.  داعشی ها نیز مثل پاکدینان امام تبار در کشور ما خود را مجری امیال و اراده الله میدانند نه امیال و اراده خویش. درنتیجه با یقین، اعتماد و نیرویی بیشتر شمشیر میزنند و سر بر زمین می افکند. اینست که قسی و بیرحمی را باوج خود میرساند، چه تنها از این طریق است که میتوانی پرچم اسلام را بر افرازی با آفرینش ترس و وحشت.
در مطبوعات و رسانه های رسمی و غیر رسمی از "داعش" چنان سخن میرانند گویی که پدیده ای است غریب و سخت ترسناک، به ناگهان ار زمین بر جوشیده و بر ما ظاهر گردیده است. نه به توسعه شیعه گری در منطقه ربطی دارد، نه به دیکتاتوری المالکی در عراق و نه کشتار سنی مذهبان بدست علویان در شوریه با حمایت پشتیبانی لشگر ولایت.
داعش را نیز یکی از گروه های تروریستی ای میخوانند که آمریکا برای فروپاشی نظم منطقه بوجود اورده است.. قربانی، تحلیلگر روزنامه مردم سالاری می نویسد:
آنچه که این روزها در عراق و سوریه اتفاق می‌افتد شاید حیرت بسیاری را بر انگیزاند و این سوال را در اذهان بسیاری از انسان‌ها در کشورهای دیگر ایجاد کند که آیا انسان در قرن ۲۱ هم می‌تواند تا این حد بی‌رحم و سفاک باشد؟
البته که پاسخ منفی ست مگر اینکه قسی مسلمان مومن و اصیل باشد، پرچم دار اسلام ناب محمدی.
بنظر میرسد اندیشه ورزانی همچون آقای قربانی فارغ از حافظه تاریخی اند. نمیتوانند بیاد بیاورند که قسی و بیرحم تر از خلافت گرایان، کسی نیست مگر ولایتمداران که در حاکم ساختن قوانین شریعت اسلام چه در دوران باستان و چه در دوران اخیر به جنایاتی دست زدند که قهر و خشونت داعشی ها در برابر آن رنگ می بازد. گویا قصابی فروهرها و شاپور بختیار و کشتار رهبران کرد را در آلمان بدست داعشی های بومی بیاد نمیآورند. مگر نه اینکه داعشی ها با نقاب سیاه سراسری قمه اسلام را بر گلوی شیعه میگذارند و سر او را از تن جدا میسازند؟  در چنین صورتی ما هر روز ماموران داعش را می بینیم که در مراسم اعدام در ملا عام، طناب شریعت را بگردن محاربین میاندازند- البته از سر لطف و عطوفت اسلامی.
 آیا کسی میتواند جنایاتی که بدست حجت الاسلام خلخالی، قاضی انقلابی برگزیده امام مقدس در سنندج در 1358 صورت گرفت، فراموش کند؟ آیا کسی میتواند تصویر رضا تقی را که از یکی  از اعدام های دسته جمعی برداشته است از ذهن خود پاک نماید، تصویری که در همان زمان در سراسر جهان پخش گردید .در آن تصویر  ده جوان برومند  در برابر جوخه اعدام چشم بسته ردیف شده اند. پیدا ست که یکی از آنان در نبرد زخم خورده است و  قادر نبوده است برپای خود ایستاده و گلوله های آتشین را در سینه خود جای دهد. بر روی برنکارد در حال خوابیده باید گلوله باران میشد. تنها یک جوان را قائم می بینیم در حالیکه دست شکسته به گردن آویخته است، دیگران یا در خون خود غلتیده اند و یا در حال غلتیدن اند.
 آری، تصاویر وحشتناک داعشی ها که فضای مجازی را آلوده ساخته است یاد آور خاطره تلخ هجوم تازیان بومی، مظهر دین اسلام، برهبری امام خمینی ست.
تحلیلگرانی که از قساوت و بیرحمی داعشی ها مینالند، آیا بخاطر دارند جوخه های اعدامی که بر پشت بام نشیمنگاه امام خمینی برپا شده بود. آیا بخاطر میآورند تصاویر سرها و سینه های سوراخ شده و چشم های از حدقه در آمده سران رژیم شاه را که در روزنامه های صبح انتشار مییافتند؟ اگر داعشی ها قساوت و بیرحمی خلافت اسلامی را عرضه میکنند، ما بیش از 35 سال است که تحت تجاوز و سرکوب امامت و ولایت اسلامی هستیم. هنوز داعشی ها به آنجا نرسیده اند که دست خود را بقتل عام بیش از 4000 هزار زندانی قهرمان ج آلوده نموده و آنها را در قبرهای جمعی بخاک بسپارند و یا قتل های زنجیره ای براه بیاندازند و نسل هرچه مخالف و دگر اندیش را نابود سازند. گویا ناظران داخلی حتی جنایاتی که در 88 بفرمان حضرت ولایت بوقوع پیوست از خاطر برده اند. نه در خون غلتیدن ندا را بخاطر دارند و نه تجاوز و شکنجه و کشتار در کهریزک را بیاد میآوردند.
آیا میتوان از تف لیسان ولایت، چه اصول گرا و چه اصلاح طلب انتظار داشت که حقیقت را بیان کنند، آنها قساوت و بیرحمی داعشی ها را به نقد میکشند چنانکه گویی اسلام با شمشیر و قهر و خشونت بیگانه است. درست است، داعشی ها، بسی بسیار خونخوارند، اما قساوت و بیرحمی هایی که از خود نشان میدهند هرگز به سطح آنچه از پیامبر اسلام نقل شده است، نمیرسد. محمد که پیامبری خود را عملا از غارت کاروان قریشی ها در بدر آغاز نمود، بقول امام خمینی برای پیشبرد رسالت، سر بیش از هفصد تن را در یک روز از تن جدا میکند. حرف خمینی آن بود که ما نیز باید از پیامبر تبعیت نمائیم و همچون او با قاطعیت عمل کنیم. داعشی ها نیز در بازگرداندن خلافت به زندگی ز در مکتب همان آموزگار، همان فرمانروای بزرگ پرورش یافته اند. قساوت و بیرحمی، خشونت و انتقام ستانی، جهاد و شهادت و یا رختن خون دیگری تا آخرین قطره خون خویش، رمز پیروزی اسلام بوده و هست. هم ولایت را به پیش میراند و هم خلافت را.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر