۱۳۹۲ آذر ۱۶, شنبه

فساد
از اسلام بر میخیزد یا از قدرت؟







سازمان شفافیت جهانی در گزارش اخیر خود "ایران " را یکی از "فاسد ترین کشورها " خوانده .است، که تایید و تصدیق این واقعیت تاریخی ست: قدرت همیشه بستر فساد بوده است، حقیقتی  که در ایران بگونه دیگر مصداق پیدا میکند. چرا که در ایران قدرت، دین است. یعنی که فساد نه از قدرت که از دین است که بر میخیزد. این تفاوت که در ایران، دین، قدرت است ممکن است دارای اهمیت چندانی برای بازرسان سازمان شفافیت بین المللی نباشد، چرا که این سازمان در پی سنجش سوء استفاده قدرت در خدمت منافع شخصی است در نظام های اداری و مالی و تجاری. بر این اساس  سازمان شفافیت جهانی، سوء استفاده از قدرت را در 177 کشور مورد سنجش قرار داده است. از آن میان "ایران " با یازده پله سقوط، د  مقام 144 قرار گرفته است. به لحاظ گسترش فساد نیز از 100، نمره 25 گرفته است که نشانی ست بر غرق شدن، نه "ایران " بلکه بعبارت صحیح تری، نظام مدیریت حکومت سلامی ، حکومت ولی فقیه، حکومتی از تبار رسالت و امامت، حکومت شریعت اسلام،  در منجلاب فساد. این دستگاه شاهنشاهی، دستگاهی سکولار و سیاسی نیست که تا گلو در فساد فرو رفته است. این آیت الله ها، حجت الاسلام ها،علما و مراجع تقلید، مجتهدین دانشگاهی و حوزه ای و در راس آنها ولی فقیه، آموزگاران بزرگ اخلاق و ایمان، کسانی که غرق در معنویت و  خدا ترس، ساده زیست و اشرافیت ستیزاند، آلوده به فساد اند. یعنی که از قدرت سوء استفاده می کنند. این نه ایران بلکه جمهوری اسلامی، تحت حاکمیت دین و قرآن است که منشا فساد است، فساد مضاعف دین و قدرت. چرا که اگر فساد از قدرت بر میخیزد، قدرت خود در ذات دین اسلام است.

در غیر اینصورت چگونه میتوان این سقوط در منجلاب فساد را در حکومت اخلاق و معنویت، در حکومت شریعت اسلامی، توجیه نمود؟ زندانها سر ریز از کسانی ست که برای به کف آوردن لقمه نانی به بیراهه کشانده شده اند. روزی نیست که دار مجازات در ملا عام بر پا نشود و متهم و یا متهمانی را که معلوم نیست که در کدام دادگاه محاکمه شده اند به جرم های گوناگون به دار نیاویزند. حال آنکه کاشف به عمل آمده است که حضرت ولایت خود یکی از بزرگترین غارتگران و چپاولگران بزرگ است. همین چندی پیش بود که خبرگزاری های خارجی  آشکار ساختند که رهبر معظم ایران یک غول عظیم اقتصادی در اختیار دارد بنام "ستاد اجرایی فرمان امام " به ارزش بیش 90 میلیارد دلار. البته این بخشی کوچکی بیش  از ثروت کلانی که در مالکیت ولایت فقیه  قرار دارد، نیست.

اما، آیا خداوند گار خامنه ای میتواند بدون لشگر و سپاه، وزیر و رئیس دست به راهزنی و غارتگری و چپاولگری بزند؟ بدون رجوع به قرآن مقدس و آموزشهای پیامبر اسلام و امامان "معصوم "  و "مظلوم،" نیز هرگز به مصادر ات میلیاردی که بنام اختلاس های مالی انتشار یافته است، نمی پرداخت، اختلاس هایی  چنان بزرگ و عظیم و مکرر که بی سابقه است در سراسر تاریخ ایران. امپراتوری عظیم اقتصادی متعلق به ولایت، مستقل و مصون از هرگونه بر رسی و بازرسی ست. هر آنچه که بگونه ای به "رهبر معظم  " راه یابد پرده پوشی میشود و در اختفا برگزار میشود. بی جهت نیست که اقتصاد اسلامی، اقتصاد مافیایی از آب در آمده است.

گزارش اخیر هیئت تحقیق و تفحص مجلس ولایت، بحش کوچکی از فساد گسترده ای را که در سازمان تامین اجتماعی، سازمانی که  نزدیک به ۳۷ میلیون و ۵۰۰ هزار عضو اصلی و تبعی داشته است، افشا میسازد. سازمان تامین اجتماعی، سازمانی ست که در اواخر ریاست جمهوری احمدی نژاد مدیر عامل آن ، سعید مرتصوی، دادستان پیشین تهران و قاتل معروف کهریزک بوده است. این گزارش به انبوهی از اختلاس و معاملات و پرونده های مشکوک و مظنون، از جمله  معاملات سازمان تامین اجتماعی و بابک زنجانی، تاجر ی که یک شبه به امپراتوری رسیده است و نیز عملکرد سعید مرتضوی می پردازد.

گزارش مجلس در آغاز توزیع  هدایا با مبالغ نجومی که جمعا به  60 میلیارد ریال میرسد، در میان مدیران و وزیران و نیز معاون رئیس جمهور بشرح زیر لیست میکند.

«ا تحویل ۵۰۰ میلیون ریال کارت هدیه اختصاصی به آقای رحیمی معاون اول وقت رئیس‌جمهور (احمدی‌نژاد) یک میلیارد ریال به آقای عباسی سرپرست وقت اقتصاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یک میلیارد ریال به آقای شیخ‌الاسلامی معاون وقت اجتماعی رئیس‌جمهور، ۵۰۰ میلیون ریال کارت هدیه به سرپرست وقت وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یکصد میلیون ریال بن فروشگاه رفاه به مدیرعامل خبرگزاری موج، یکصد میلیون ریال کارت هدیه به مدیرعامل وقت ایرنا، مبلغ یکصد میلیون ریال کارت هدیه به ستاد نمازجمعه تهران و همچنین پرداخت یکصد میلیون ریال کارت هدیه به پرسنل نهاد ریاست‌جمهوری و مدیر مسئول روزنامه آرمان.»

هنوز تاکنون روشن نشده است به چه دلیلی سازمان تامین اجتماعی باید چنین مبالغ هنگفتی را به این مدیران پرداخته اند. از کجا معلوم که مبالغ پرداختی باید از راس بدنه قدرت به مراتب تحتانی قدرت راه یابد.

در گزارش نیز آمده است که "تفاهمنامه " این بین  سازمان تامین اجتماعی و شرکت هلدینک سورینت قشم به مدیر عامل بابک زنجانی امضا شده بوده است که  مطابق آن این تفاهم نامه مقرر شده بود تا سقف ۴ میلیارد یورو (معادل ین ژاپن) ۱۳۸ شرکت متعلق به سازمان تامین اجتماعی به شرکت مذکور واگذار گردد.

هیئت تحقیق و تفحص رابطه تنگا تنگی دولت احمدی نژاد با باک زنچانی را نیز مورد بررسی قرار میدهد و خاطر نشان میکند که:

«پنج وزیر دولت محمود احمدی‌نژاد به شکل مکتوب بابک زنجانی را حمایت کرده بودند و حتی چند مدیرکل وزارت اطلاعات در کمیسیون انرژی – در اواخر دولت دهم- مهر تایید بر نام و آوازه او زده بودند.

تردید نباید داشت، اگر هیئت تحقیق و تفحص مجلس، مستقل و دارای اقتدار قانونی و مسئول به ملت بود و نه به ولایت، براحتی میتوانست بیابد که باند احمدی نژاد و سعید مرتصوی به شبکه بیت رهبری که در مرگز آن ولایت قرار گرفته است، وصل گردیده اند.

این نگارند قصد آن ندارد که به مستند سازی تمرکز ثروت و قدرت از راه های باندبازی ای که در نظام ولایت نهادینه گردیده است. بلکه هدف این یاد آوری ست که در اینجا کمیت و مقدار مهم نیست. بزعم این نگارنده آنچه مهم است آن است که بدانیم آنهائیکه بنظر میرسد که مرتکب سوء استفاده از قدرت شده اند همه تا بیخ و بن اسلامیست هستند و سرا پا ملتزم مطلق به ولایت. به ته ریش و پیشانی پینه بسته و انگشتر عقیق شان بنگر تا بدانی که اینان جانباز و فرماندهان، فرمانروای نهایی، خداوند گار حامنه ای اند. در نتیجه آنها نمیتوانند آگاهانه دست بکاری بزنند که با شریعت اسلامی در تضاد و نا سازگاری داشته باشد. رئیس جمهور سابق را بیاد دارید. سرا پا دین بود، ژنده پوشی و آبگوشت خوری را به اوج خود رساند. او خود را در کنار امام زمان قرار میداد و دست بهرکاری که دلش میخواست میزد. اگر امام زمان غارت و چپاولگری را منع میکرد آیا آقای احمدی نژاد اجازه میداد که بزرگترین غارت ها و چپاولگری ها در زمان زمامداری وی بوقوع بپیوندد؟ پرداخت هزینه برای تداوم و بقای ولایت، غارت و جپاولگری نام نمیگیرد بلکه بیانگر التزام و تعهد مطلق است به ولایت. 

بعضا، معتقدند که این اختلاس ات، این معاملات و بده و بستان های زیر میزی و غیر قانونی از حرص و ولع بی سابقه برای ثروت اندوزی بر میخیزد و بدین منظور "احکام شرعی " را بهانه قرار میدهند، چنانکه گویی احکام شرع، غارت و چپاولگری را و یا مصادره اموال مشرک و کافر و زندیق را منع نموده و نا پسند و گناه آلود بشمار آورده است. علما، فقها، مراجع تقلید، آیت الله ها و حجت الاسلام ها و بطور کلی نهاد فقاهت را باید "تازیان بومی " خواند. پیامبر تازیان در واقع پیامبری خود را با راهزنی در بدر آغاز نمود. سپس شمشیر کشید و سرها بر زمین افکند، هم کیش خود را بر طئمه خویس تحمیل کرد و هم اموال آنها را بعنوان غنایم جنگی بین خود و لشکر اسلام تقسیم میکرد.

الگوی حضرت ولایت، کورش کبیر و یا انوسیروان "عادل " نیست، او پیرو صدیق پیامبر اسلام است چنانکه ولایت خود را همچون ولایتی می پندارد که الله به رسول خود اهدا کرده است. همچنانکه دعوی پیامبر سرانجام شیفته و دلداده زیاد به  خود جلب کرد که بر نشیمنگاه او بوسه بر زنند، از اینان نیز لشگر بزرگی در دور حضرت امام خمینی و سپس جانسشین او خداوندگار خامنه ای، حلقه زدند که از اصحاب غارتگران بزرگ هستند. 

میتوان بقیمت ساده انگاری ساختار دستگاه ولایت را چنین ترسیم نمود: ولایت و بیت رهبری در راس با زیر شاخه های نظامی و امنیتی مثل سپاه پاسداران و و وزارت اطلاعات و لشگر بسیج، قوای مقننه و قضاییه و حتی، قوه مجریه، از وزرا گرفته تا روسا و مدیران.. این دستگاه عظیم ولایت، دستگاهی ست فرا قانونی که خود را مالک بر کشور و ثروت و منابع آنرا از غنایم جنگی میدانند که باید بین خود تقسیم نمایند. راهزنی، چپاولگری در آئین شریعت در راه الله، خداوند یکتا و یگانه منعی ندارد. خدایی که کشتار در راه الله یعنی جهاد و ریختن خون دیگری تا آخرین خون خویش، یعنی شهادت را از تکالیف مسلمان میداند، آیا میتوان آنتظار داشت که غارت و چپاولگری را برا دفاع از یکتایی و یگانگی الله محکوم نماید. تازیان بومی، ولایتمداران حوزه ای و دانشگاه و نظامی و اداری همانگونه سرزمین ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده اند که پیشینیان شان در یکهزار و چهارصد سال پیس از این بآن دست زدند..

بعضا هموطنان عزیز، تا پای دین و اسلام را به عرصه های واقعیت میکشی برزرح میشوند و میگویند که این را با شقیقه چه ربطی ندارد. هنوز این نگارنده عاجز ازدرک  دفاع از اسلام به مثابه دینی غیر از آن چیزی که آیت الله ها و حجت الاسلام ها عرضه میکنند،  و چود دارد که اصل است و تقلبی نیست. که پیام بد نیست پیام آور است که گند ببار میآورد. ایراد وارد بر این ادعا به آن دلیل وراد است که بدرستی روسن نیست که چگونه میتوانند شمشیر کشی پیامبر اسالم و گردن زنی بیش از 700 تا 900 یهودی  را در یک روز توجیه نمایند.، واقعه ای که امام خمنینی هم در سخنانی که تا چندی پیش پخش نشده بود اشاره صریح داشته است، سخنانی بی سابقه و تکان دهنده که افسوس میخورد که به مردم خیانت کرده است و مثل پامبر اسلام انقلابی عمل نکرده و گردن مخالفان را  ازدم نزده است. که بعدا در سال 67 با قتل عام زندانیانی که بر "موضع " خود ایستادگی کرده بودند به آروزی خود رسید و انتقام خون امام حسین را ازکافر و منافق ستاند.  

آیت الله احمد خاتمی، یکی از تف لیس خطبه گوی ولایت، نیز به مذاکره کنندگان یاد آوری میکنند که دیپلماسی مقاومت را نباید هرگز فراموش کنند. از محمد جواد ظریف با اظهار خوشحالی نقل میکند که گفته است هیئت مذاکره کننده همه در هواپیما دعای عاشورا را میخواندند. و بر آنها آفرین خواند که نگاهدارنده "عزت عاشورا " هستند. وی همچنین یاد آوری کرد که ما نسبت به دشمن اعتماد نداریم و این هم از قرآن گرفتیم و آیه ای نیز برای تایید قرائت نمود و آنگاه به کلام امام علی در نهج البلاغنه نامه 53 رجوع میکند ک به مالک اشتر نوشته بوده است. از آن نامه  دو جمله را بعربی با تکید بسیار نقل میکند که مضون ش آن است که مبادا فکر کنید با قرار داد بستن کارها تمام میشود. و همینطور هم شد "بیانیه" هنوز صادر نشده بود گفتند که حق غنی سازی را نداده اند و بار دیگر تکرار کردند که کارت نظامی روی میز است. آنگاه ناله هم بر آورد که "آخر این چه ادبیاتی ست."

تنها اصلاح طلبان نیستند که پیوسته آب طهارت را بر سر اسلام، بویژه دوازده امامی آن، میریزند. در حالیکه این آیت الله ها و حجت الاسلام های حوزه ای و دانشگاهی هستند که پیوسته برای فهم و یافتن راه درست به اسطوره ها و افسانه های دوران بدویت رجوع میکنند. تمام آنها ئیکه دستگاه مدیریت نظام ولایت را میگردانند همه در دامن این نظام تربیت یافته اند. آموزشهای اسلامی کنش های آنها را شکل بخشیده است. دینی می اندیشند، دینی هم عمل میکنند. اتفاقات امروز را با رجوع به وقایع دیروز مورد فهم قرار میدهند چنانکه هر آنچه که امروز اتفاق میافتد قرآن آن را از پیش دیده است. برای جنگیدن، برای مقاومت، برای نگاهداری عزت قرآن، برای مذاکره با دشمن، برای دیپلماسی به حوادث و اتفاقاتی رجوع میکنند که در زمان پیامبر و امامان اتفاق افتاده است.

این بدان معنا ست که رهبران نظام ولایت هرگز دین را از قدرت جدا نمیکنند. در چنین شرایطی از قدرت سخن به میان آورد بدون پرداختن به دین و نقش آن بعنوان بستر فساد، بستر دور رویی و ریاکاری، کنشی ست از سر زبونی، ترس و یا تعصب. چه، ما در نظام ولایت آنگونه که سازمان شفافیت بین المللی گزارش میدهد شاهد "فساد " به معنای سوئ استفاده از قدرت در خدمت منافع شخصی نیستیم ما شاهد غارتگری ها و چپاولگری های بزرگ هستیم. چنانکه گویی ثروت ملت غنائم جنگی ست که باید  بین انصار ولایت توزیع گردد. اگر کسی از کارآیی این شبکه پچیده، هرگز نتواند سر بیرون آورد به آن دلیل است که همه چیز بر اساس قواعد و مقررات شریعت انجام میگیرد. هیچ حرامی نیست که در شریعت اسلام حلال نشود و هیچ سوء استفاده از قدرتی رخ ندهد اگر دفاع از آرمان دین در کار نباشد.

فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر