۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

کدام یک اسلامی ست:
ممنوعیت تحریک جنسی  و یا فراگیر شدن لواط؟



نماینده تهران در مجلس شورای ولایت، آقای علی مطهری، فرزند طراح و یکی از معمارهای اصلی جمهوری اسلامی، آیت الله مرتضی مطهری ، در آخرین روز ماه اردیبهشت ، مبادرت به یک سخنرانی میکند که به "نطق سیاسی- جنسی " معروف گردیده است، سخنرانی ای که در آن هم سپاه پاسداران را به دستکاری در انتخابات متهم نمود و هم رئیس دولت را به فاسق بودن. لذا خشم بسیاری را بر انگیخت. لعن و نفرینی که در مطبوعات نثار او گردید بیشتر بخاطر تهمتی بود که بر سپاه پاسداران  وارد آورده بود. مثلا یکی از رسانه ها اعلام نمود که" ادعاهای علی مطهری در نطق میان‌دستور خود به تیتر یک رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب تبدیل شد." در واکنشی دیگر، رجا نیوز گزارش میدهد که:" ادبیات پرخاشگرانه و غیرقابل قبول علی مطهری در نطق‌ها و سخنرانی‌های خود در مجلس تمامی ندارد( 11، خرداد)."

. اما، اتهام به رئیس جمهور بیشتر توجه مطبوعات و رسانه های اینترنتی را بخود جلب کرد. چنانکه گویی آقای مطهری از یک حقیقت پنهان را عیان ساخته بود که رئیس جمهور "تحریک جنسی را در جامعه آزاد کرده است." در نتیجه جوانان جامعه را مبتلا به "عقده های روانی،" نموده و هم اکنون برای جلب رضایتشان باید بفکر تاسیس کافه و کاباره باشد. در واقع علی مطهری به رئیس جمهور توصیه میکند که در اندیشه ی تاسیس یک فاحشه خانه بزرگ باشد، فاحشه خانه ای که او خود باید مدیریت آنرا بعهده بگیرد.

اما اگر از این توهین نهفته در اتهام علی مطهری به ریاست جمهوری بگذریم، سخنان علی مطهری بدین لحاظ دارای اهمیت است که موضوعی را مطرح میکند که رکن اساسی جامعه ی اسلامی است. باین معنا که در جامعه ی اسلامی مهم نیست که گرانی بیداد میکند. بیکاری و فقر و محنت و عقب ماندگی فراگیر میشود. که بحرانی سیاسی و اقتصادی سخت گریبان جامعه را گرفته است. چرا که رفاه و آسایش نسبی ست. چرا که جامعه باید از امام علی بیاموزد که با یک خرما افطار میکرد. اما بنظر میرسد که برای علی مطهری ریاضت، تحمل گرسنگی و سختی برای ساختار یک جامعه اسلامی کافی نیست بلکه ریاضت جنسی ست که جامعه را اسلامی میکند که از طریق جدا نگاهداشتن جنسیت ها از یک دیگر و ممنوعیت هرگونه تحریک جنیسی باید اجرایی گردد. جدا نگاهداشتن جنسیت ها از یکدیگر، ظاهرا یک برنامه ی دینی ست، برنامه ایکه هدفش چیزی نیست مگر هدایت امت اسلامی به "راه مستقیم، " راهی که به مهار و کنترل غرایز سرکش نفسانی می انجامد، بویژه غرایزه شهوانی که جنسیت ها را بهم نزدیک ساخته و وادارشان میسازد که مرزهای "حرام " و "حلال " را مخدوش ساخته و شیرازه ی جامعه ی اسلامی را از هم فرو پاشد.

در این معنا میتوان گفت که علی مطهری نه قصد اتهام و توهین بلکه قصد دیگری جز دفاع از اصل و اصول اسلامی نداشته است. او میخواهد جانشین پدر بزرگوارش شود که زمانی رئیس اصول گرایان بود، اصول گرایی که هم ازتوبره نشخورا میکرد هم از آخور. حقوق بگیر دولت بود و در دانشگاه ستیز و خصومت با مادیگرایی بویژه از نوع مارکسیت آن را آموزش میداد . از طرف دیگر سهم امام میگرفت و در حوزه ها علمیه به طراحی جلامعه اسلامی میپرداخت، جامعه ای که مردم را از فرو غلتیدن در منجلاب مادیات نجات می بخشد. برای علی مطهری، جدایی جنسیت ها یک اصل اسلامی ست. او میگوید یا باید آنچه اسلامی است پذیرفت و یا آنچه که غربی ست. دو راه بیشتر وجود ندارد. و اگر راه غربی را بر میگزیند ضرورتا باید آنرا تا انتها طی کنید. وی اظهار میدارد:

"در مسئله پوشش آیا روش اسلام را قبول دارند که می‌گوید هرگونه تحریک جنسی در سطح جامعه ممنوع است و اقتضائات جنسی مربوط کادر خانواده است یا روش غربی را که می‌گوید هرگونه تحریک جنسی در سطح جامعه آزاد است و برای آنکه عقده‌های روانی پدید نیاید، اماکن ویژه ارضای غریزه جنسی هم برقرار است."

در اینکه بر داشت علی مطهری یک برداشت اسلامی و اصول گرا ست که با دقت علمی بسیار نیز بیان گردیده است، شکی نیست، اما فهم او از آنچه او "روش غربی، " می نامد جای تردید بسیار است. اما مهم نیست که او در باره روش غرب چگونه می اندیشد، آنچه دارای اهمیت است تعریف او از اسلام است بعنوان دین ممنوعیت مطلق آن چیزی ست که تحریک جنسی خوانده میشود. بنظر او جامعه ی اسلامی، جامعه است که وجود زن در آن نباید نمایان گردد. زن خود را از چشم مردان باید پنهان دارد. در این معنا زن، موجودی ست تحریک آمیز، موجودی ست سراسر جنسی، رخ زیبا و موی افشان، سینه های برجسته، کمر باریک و قوزک پا، همه غرایز شهوانی را در مردان بیدار میکنند. این است که اکیدا باید پنهان نگاه دارند تمامی وجود زنانه ی خود را. او در این راستا از وضع اسف بار حجاب سخن میراند و میگوید:

"ما نمی‌توانیم روش بینابینی را عمل کنیم که نه اسلام است و نه غرب و به تعبیر دیگر هم اسلام است و هم غرب، آقایان مشایی و احمدی‌نژاد که زیرکانه وضعیت پوشش اسلامی در جامعه را به اینجا رسانده‌اند که پوشش استاندارد شلوار و مانتوی آزاد تا زانو را تبدیل به وضعیت فعلی کرده‌اند، در واقع تحریک جنسی را آزاد کرده‌اند (جام جم آنلاین، 31 اردیبهشت 91)."

البته مطهری از شرح بیشتر در باره "وضع فعلی " خود داری میکند. اما وضع فعلی هر چه هست نمیتواند مثبت ارزیابی شود. یعنی که زنان آزاد شده اند که مو افشان کنند و اعضای برجسته ی بدن خود را به نمایش بگذارند. او آزادی تحریک جنسی را بخش اول کار میخواند در بخش دوم به احمدی نژاد توصیه میکند که باید دست بکار شود و کافه و کلوب شبانه تاسیس نماید تا به ارضای غرایز بیدار شده بپرداز مبادا که جوانان ما   دچار عارضه ها و عقده های روانی نشوند. "بینا بینی " نمیشود.

براستی اصول گرا است که ماهیت اسلام را لخت و عریان در پیش چشمان آدمی قرار میدهد. علی مطهری را باید یک نخبه ی اسلامی دانست. اگر عمامه بسر و عبا به تن میکرد میتوانست بر جایگاه پدر تکیه زند. اما نباید تصور کرد که او هم اکنون کمتر عالم و مجتهد است. چرا که هیچ عالم و مجتهدی را نخواهی یافت که با ممنوعیت مطلق "تحریک جنسی " موافق نباشد. حتی احمدی نژاد با او نیز موافق است. درست است که رئیس جمهور گاهی به محدویت ها و سختگیری های نیروهای انتظامی بر زنان بعلت بدحجابی و یا آرایش غلیظ، انتقاد وارد ساخته است. و نقش خود را در آزار و اذیت خانمها انکار کرده است. د. در حالیکه کاشف بعمل آمد که او خود بخشنامه سختگیری را به رئیس پلیس ابلاغ میکرد.  سردار راذن رنیس پلیس تهران یکبار اعلام کرد که سختگیری ها در باره حجاب و آرایش بدستور مستقیم احمدی نزاد باجرا در آمده است. دو رویی و ریاکاری یک روش عادی و پسندیده و اخلاقی است در آموزش اسلامی.  اما بعید بنظر میرسد که بتوان به احمدی نژاد برچسب "غرب زدگی " زد. مضاف بر اینکه نظم و انضباظ حجاب بر اساس جدایی جنسیت ها از یکدیگر همچون گذشته بر قرار است و به محض رسیدن ماه اردیبهشت بگیر و ببند ها بار دیگر،آغاز میگردد. اتومبیل های پلیس در مناطق پر رفت و آمد، آماده است که بدحجابان را جلب نموده به داخل ببرند، مورد ارشاد قرار داده و از آنها تعهد اخذ نماید.

اما در اینجا ما تنها با دیدگاه محدود و تنگ باریک علی مطهری در باره زن، رو ی در روی نیستیم بلکه مفهوم انسان در اسلام است که شایان توجه است. چرا که علی مطهری را نمیتوان کمتر از یک حجت الاسلام و یا آیت الله، مظهر دین اسلام دانست. علی مطهری تنها زنان را خوار و حقیر نمیکند و به یک شیء جنسی تحریک کننده تقلیل نمی دهد. مرد را نیز ضعیف و اسیر می بیند، چنانکه گویی که حیوانی ست درنده در انتظار شکار طئمه. همین بس که چشمانش به موهای افشان و رخ  زیبا و برجستگی های اندام زن گشوده شود. عنان اختیار از دست بدهد و مرتکب اعمالی شود خلاف دین و اخلاق. انسانی که در اسلام می یابیم، چه زن، چه مرد، عاری از اراده ی آزاد و تهی از عقل و خرد اند. انسان حتی نمیتواند بین خوب و بد برگزیند. انسان هرگز توانایی چیره شدن بر غرایز و خواست های درونی خود را ندارد. آزاد گذاردن این غریزه ها به ویرانی و انحطاط و تباهی می انجامد. که اختلاط جنسی و یا به قول علی مطهری آزادی تحریک جنسی نه کشورهای اروپایی را به فاحشه خانه تبدیل ساخته است و نه آمریکا را. بگذریم که اکثر شهرهای آمریکا و حتی اروپا دارای فاحشه خانه های رسمی نیستند.. اما اگر امار حقیقی تخلفات جنسی از جمله زورگیری در کشور اسلامی انتشار می یافت بدون تردید، حکومت اسلامی در مقامی بالاتر از آمریکا قرار میگرفت.

روشن است که علی مطهری با مفهوم انسانی که آزاد است، آزاد است که بر گزیند بیکانه است، به آن دلیل که بر آن تصور است که اگر غرایز درونی انسان را سرکوب نمییم و تحت کنترل در آوریم. نیز زنان و مردان را با توسل به ابزار خشونت از یک دیگر جدا نگاه داریم، جذابیت ها و کشش های طبیعی بین جنسیت ها نا پدید میشوند. او فراموش میکند که سرکوب آزادی ها از جمله آمیزش زنان و مردان، نه تنها غرایز انسانی را خاموش نمیسازد  بلکه سبب شود که  به زیر زمین رود و باشکال گوناگون، دیگری ظاهر گردد. علی مطهری فکر میکند اگر انسان را از حق و حقوق طبیعی ش محروم سازیم، یعنی بر اساس شریعت اسلامی، زنان را پنهان و پوشیده نگاه داریم بشر سعادتمند و رستگار میگردد. علی مطهری مثل هر دینمدار دیگری، چون بیشتر از انسان به الله شناخت دارد ، به نیازهای انسان بی اعتنا مانده،به میوه های تلخی که گفتمان الهی آنها ببار میاورد و زیان و خساراتی که بر روح و روان انسان  وارد میسازد اندیشه نمیکند.  

وی هنوز آماده نیست که واقعیات زندگی در این جهان را درک کند و از ستیز و خصومت با زمان دست بر دارد. چنانکه گویی گفتمان ضد بشری وی تاثیری بر انسان و روابط اجتماعی او ندارد و یا اینکه رابطه ای وجود ندارد بین ممنوعیت ها و محومیت ها  و جدایی اجباری جنسیتی با افزایش  تجاوز به مردان بسیار بیشتر از زنان و فرا گیر شدن عمل لوط در همه گروه های سنی، بویژه جوانان و حتی بین مردان مجرد و نیز متاهلین، حقیقتی که وجود آن را  مقامات انتظامی و علمی کشور مورد تایید و تصدیق قرار داده و از آمارهایی در این زمینه خبر میدهند تکان دهنده. سایت آفتاب در روز پنجشنبه 11 خرداد، گزارش میدهد که:

" لواط و تجاوز جنسی به مردان بیشتر از تجاوز جنسی به زنان است. شاید کمی باورش سخت باشد، اما آمار رسمی این موضوع را تأیید می کند. - به گزارش قانون؛ فرمانده ناجا آمار دقیقی از تجاوز جنسی داده که شگفت آور است، نه به خاطر بعضی ارقام بالا بلکه به این دلیل که درصد تجاوز به مردان بیشتر از زنان شده است! - به گفته فرمانده ناجا سال گذشته 900 پرونده تجاوز ثبت شده که حدود 40 درصد آمار تجاوز مربوط به زنان و 60 درصد مربوط به مردان (لواط) است که معمولا علیه افراد زیر 15 سال و با اغفال صورت می گیرد."

البته بنا بر همین گذارش، مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مدد کاران اجتماعی ایران باین حقیقت اعتراف میکند که آمار غیررسمی، بیشتر از این  آمار است. وی بنا بر تحقیقات رسمی علت گسترش عمل لواط  را به  محرومیت جوانان جامعه و تابو بودن موضوع جنسیت در جامعه نسبت میدهد. یعنی همان سیاستی که علی مطهری رئیس جمهور را به تعلل و کم توجهی بدان متهم میکند. او هنوز از اینکه چشم نا پاکی به برجستگی های اندام زنی افتد، هراس و وحشت سراسر وجود ش را فرا میگیرد.

این مدد کار اجتماعی در مصاحبه خود با رسانه ها میافزاید که عمل لواط بین نوجوان و پسر بچه صورت میگیرد که در بچه سبب عقده روانی میشود، عقده و یا امیال وا پس خورده اش در جوانی او را وا میدارد عمل لوط را با پسر بچه های دیگر انجام یدهد. این بدان معناست که لواط میتواند از یک نسل به نسل دیگری انتقال یابد و بتدریج نهادینه شود. این مقام علمی در همین راستا به حقیقت دیگری اشاره میکند البته که شایان توجه ست. وی اظهار میدارد که:

" لواط هم در بین مردان مجرد و هم در بین مردان متأهل اتفاق می‌افتد. اما گویا بدلیلی این عمل در بین مردان متأهل بیشتر شایع و با زور و خشونت همراه است."

روشن است که وقتی چرخه ی لواط  تداوم یابد و پسر بچه ی مفعول خود در نوجوانی به لواط گر تبدیل شود، دلیلی ندارد عمل لواط را در زمان تاهل انجام ندهد. حال چرا در این مورد خشونت بکار گرفته میشود، اطلاعات بیشتری برای فهم آن لازم است. رئیس انجمن علمی مدد کاران اجتماعی یکی دیگر از دلایل گسترش لواط را "نگرش مرد سالانه " میداند که پیوسته تجاوز به زن را  پر رنگ جلوه داده میدهد. بعنوان مثال فرار دختران از خانواده مورد توجه قرار میگیرد اما به فرار پسران، فراری که به کار لوط کشیده میشوند، نظری را بخود جلب نمیکند. بدون تردید در منظر علی مطهری مهم این نیست که گسترش عمل لواط به ممنوعیت ها و محرومیت ها مرتبط  است. مهم این است که نماد اسلامی را بهر قیمتی باید نگاه داشت.

آنچه در اینجا جالب و غم انگیز است این است که از یکطرف یکی از مشهور ترین نماینده قانونگذار مردم، شکایت و ناله از آزاد شدن تحریک جنسی میکند، از طرف دیگر، متوجه میشویم موریانه ی لواط پایه ها و پی و بن مدینه ی فاضله ولایت، جامعه ای که بر اساس جدایی جنسیت بنا گردیده  است، خورده و آنرا پوسانده است.علی مطهری بعنوان نماینده مسئول مردم یا باید بین آزادی تحریک جنسی و یا انتقال و گسترش لوط به نسل های آینده، یکی را بر گزیند. اما از آنجا که شریعت اسلام به ظاهر، به نمود و نماد، مثل حجاب که نماد ممنوعیت تحریک جنسی بشمار میآید، نماینده مردم تهران، ممنوع شدن تحریک جنسی را به فراگیر شدن لواط که قابل انکار است، ترجیح میدهد

فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com
rowshanai.org.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر