۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۳, جمعه

دوران فروپاشی

حکومت معصوم

!فرا رسیده است



وضع موجود در جامعه ما دیر زمانیست که در آشفتگی و نا آرمی بسر میبرد، ولی هماکنون دچار التهاب و سر درگمی، با دلهره و نگرانی، بفردائی مینگرد پر از ابهام و تاریکی. کفگیر نظام، بنظر میرسد که به ته دیگ رسیده است. یعنی که وضعیت معیشتی مردم با بحران نان و یا ده برابر شدن قیمت آن روبروی گردیده است، آنهم در جامعه ایکه نان نقشی مرکزی در ساختن تاریخش بازی کرده است. بحران نان بود که در صد سال پیش از این به انقلاب مشروطیت انجامید.


در پاسخ باین بحران، نظام سر در گم است و ناتوان از یافتن راهی برای برون رفت و یا حد اقل تخفیف آن. در پاسخ بگرانی نان و چندین قلم کلای مصرفی، دولت حکومت اسلامی، حرف از توزیع کالابرگ نام جدید و منحرف کننده ای برای توزیع کپن در دوران هشت سال جنگ پوچ با عراق. اما، تا اجرایی شدن چنین طرحی، آقای رئیس جمهو،ر حرف از توزیع یارانه های نقدی برای 9 دهک جامعه میزند که بنظر اقتصاددانان، خود بافزایش نرخ گرانی میانجامد. بگذریم که قیمت نان در ارتباط به قیمت آرد و گندم بستگی دارد و برون رفت از بحران را پیچیده و دشوار میسازد. بعید بنظر میرسد که از این یکی، بحران نان، نظام سر سالم بدر ببرد. چون نظام نه با یک بلکه چند بحران پیوسته دست بگریبان بوده است که هماکنون تشدید یافته است.


اگرچه نمیتوان عرصه ای را نامبرد که در نظام اسلامی دستخوش بحران نباشد. امروز بسادگی، میتوان مشاهده نمود که صبر و تحمل رنج، معلمان را در سراسر کشور به تظاهرات کشانده است که باید بان، جنبش اعتراضی بازنشستگان و کارگران و شاغلان  اصناف دیگر را افزود و از همه مهمتر جنبش زنان، پابرجاترین جنبش اعتراضی که از آعاز اقتدار حکومت دین را بچال کشیده است، همچنان نماد مقاومت در برابر ظلم مقدس بقا یافته است. ورشکستگی مالی، اقتدار نظام را نزد متحدینش سوال برانگیز نموده است. بی دلیل نیست که بشار اسد سراسیمه بخدمت رهبر معظم، آخوند خامنه ای شرفیاب میشود بآن امید که امدادهای بیشتری دریافت نماید، چون روسیه خود را درگیر جنگی ساخته است که خیال میکرد سه روزه.

  .پیروزی رسد و بعید بنظر میرسد بامداد خود به سوریه ادامه دهد

 .

اما، تلاطم امواجی که نظام را بلرزه انداخته است، برغم آنچه وانمود میکند، هرگز احساس نکنی اگر به افزایش روزانه قیمت اجناس و کالاها، اعم از تولیدی و یا مصرفی، ننگری، قیمتها در تمام عرصه های اقتصادی. هنوز آقای رئیس جمهور، آخوند رئیسی، حتی نتوانسته است از افزایش بیشتر قیمتها جلوگیری کند. بیکاری و فقر و تنگدستی و گرسنگی که اینروز ها در گسترش بی خانمانی و خوابیدن و استراحت آدمها در اماکنی که در خور حیوان هم نیستند بازتاب مییابد. شرایطی که یاس و نا امیدی را توسعه و در عین حال موجب عصبیت و برانگیختن و درگیری و نزاع در میان شهروندان میشود و در بسیاری موارد به گسترش انواع جرائم از جمله سرقت و ادمکشی ، اعتیاد و فحشا انجامیده است.

بحران زیست محیطی که دیر زمانیست زندگی روزانه زندگی مردم را مختل کرده است، هر روز تشدید تر میشود و همچنان مورد عفلت قرار میگیرد، چنانکه گویی، شوری آبها و سوزاندن نخلها در خوزستان و دیگر محصولات کشاورزی در نقاط مختلف کشور اصلا مسئله ای نیست. همچنین دو دوزه بازی در امضای برجام و گسترش و ادامه تحریمات بر وخامت اوضاع افزوده است.

تردید مدار که نظام اسلامی با بحران های بیشتر از آنچه برشمردیم دست بگریبان است، مثل بحران تنزل ارزش پول ملی که با برقراری حکومت آخوندی آغاز گردید و هرگز سیر نزولی خود را  متوقف نساخته و مانعی هم نبوده است که بتواند جلو آنرا بگیرد. بعبارت دیگر، دردهایی که نظام و مردم بدان دچاراند بیشمار اند و نمیتوان بسادگی برهمه آنها انگشت نهاد. نه اینکه، نگاه از بیرون است که درون را دچار بحران و التهاب میبیند. بجرات میتوان گفت فضای مجازی تفاوت این دو نگاه را بسی بسیار تقلیل داده است.

غرض آنکه، چندان نیازی نیست که نخبه باشی تا بدانی که هریک از این مشکلات و یا بحران هایی که برشمرده شد، بالقوه آبستن یک خیزش و برآمدن یک جنبش سیاسی است. یعنی که هریک از این بحرانها نمیتوانند بی صدا باشند و بگوش کسی نرسد و ملت از وجود آنها آگاه نشود. این خود چه انفجارهایی را که در جامعه امکان پذیر نسازد، انفجارهایی ویران کننده حکومت معصوم، حکومت آخوند خامنه ای، حکومتی که آستین ش تا مرفق بخون آلوده است. هم اکنون خوزستان چندین روز است که در آتش تظاهرات میسوزد. همچنانکه زودتر اشاره شد در پاسخ به همین بحرانها ست که جنبشهای اعتراضی معلمین و بازنشستگان را در سراسر  کشور در همراهی با جنبش کارکنان شرکت اتوبوس رانی واحد و دیگر واحدهای کارگری بوجود آمده اند، بحرانهایی که گریبان حکومت معصوم، حکومتی از تبار معصومان، گریبان حکومت آخوندهای معصوم پرست را گرفته است و با خطر ا ضمحلال روبرو ساخته است.

تا اینجا مقدمه ای یود تا بتوانیم شمه ای از وضع موجود و یا گناهان و خطاهایی که بدست حکومت معصوم بوقوع پیوسته است بنمایانیم، هرچند، نا رسا. چرا که شرح وضع موجود، بی تردید ضروری است اگر بخواهیم بدانیم ملت از چه دردهایی بسختی رنج میبرد، دردهایی برخاسته از ابتدایی ترین نیازمندیهای زندگی روزانه. چرا که گسترش این درد هاست که نارضایی را در جامعه همه گیر نموده است. البته که تعداد قلیلی، همیشه؛ از آب گل آلود ماهی میگیرند و ثروت خوب و قابل توجهی بهم میزنند. اما، واقعیت آن است که در سراسر جامعه، بدشواری میتوان بر دلی دست نهاد که با شکوه و شکایت برگشوده نشود. یعنی که ترس در حال ریزش است، همچنانکه تظاهر کنندکان در خوزستان همگان را به نترسیدن و بیکدیگر پیوستن را تشویق میکردند. همه باهم این شعار را برای بار دیگر سر میدادند که نترسید، نترسید، ما همه باهم هستیم.

در چنین شرایط بحرانی، بسی بسیارجالب است که بدانیم رهبر معظم انقلاب، آخوند خامنه ای، مظهر معصومیت و مصون از ارتکاب به خطا یا گناهی، با چه قشری از جامعه  سخن میگوید و در مورد چه مسائلی خطبه خوانی میکند. بگذریم که نه او خود را مسئول حرف خود میداند نه میتوان حرف او را مورد سوال قرار داد. با این وجود، سخنانی که آخوند خامنه ای در حضور معلمین بزبان میآورد، اگرچه میتواند به اوهاماتی تعبیر شود که از آغاز دچار آن بوده است، تعبیر شود. اما، نمیتوان آنرا طرحی ندانست برای رسیدن بهدفی از پیش تعریف شده، از جمله القاء حس آرامش، رها از دغدغه معاش روزانه و، نیز، تقویت اعتماد به ثبات و پایداری  نظم حاکم و یا حکومت معصوم، تعبیر شود.

سایت تسنیم، یک از سایتهای تف لیس ولایت، گزارش میدهدهد که آخوند خامنه ای در صبح چهار شنبه با صدها تن از معلمان و فرهنگیان، آموزش و پرورش دیدار نمود. سایت این خبر را بگونه ای گزارش میکند، چنانکه گویی، اصلا اعتراضات و جنبش معلمین در سراسر جامعه هرگز بوقوع نپیوسته است و یا اینکه گرانی و کپنی کردن نان و یا جیره بندی قوت لایموت مردم، لقمه نانی برای ادامه زندگی در دوران کمبود و گرانی، مردم خوزستان و دیگر نقاط کشور را بخیابانها نکشانده است. وقایعی که آخوند خامنه ای در سخنان خود، در حضور معلمان، بدان کوچکترین اشاره ای نمیکند.

اما، قبل از آنکه بسخنان وی بپردازیم، این یاد آوری لازم است که در گزارش تسنیم از "صدها تن..." تعدادی که در اعتبار آن جای بسی شک و تردید وجود دراد. آیا میتوان گزارش رقمی چنین اغراق آمیز از "معلمین" و "فرهنگیانی"  که بحضور آخوند خامنه ای رسیده اند، چیزی جز حرکتی پنداشت طراحی شده در سوی نفی جنبش معلمین؟ حتما آن صدها تن... در میان معلمین راضی و بدون هیچگونه دشواری، از زندگی در زیر سایه حکومت ولایت فقیه لذت ناگفتنی میبرند. چه جای تعجب که ترتیب چنین مراسمی در خدمت حکومت و تفرقه افکنی جنبشهای مردمی تعبیر شود، چه حرکتی ست بسیار مذبوحانه که نهادین است در باور به معصومیت، بعنوان یک هدیه از سوی الله، خداوند یکتا و یگانه.

آخوند خامنه ای در سخنان خود در حضور آنانکه معلمان و فرهنگیان نامیده میشوند، در لباس معلم ظاهر میشود و بلحن "معلمی" سخن میگوید. چون بر آن باور است که هم الله معلم بوده است و هم پیامبر، هر دو "تعلیم" دهنده بوده اند. ولی فقیه در تبعیت از این معلمان بزرگ است که به تعلیم معلمان میپردازد که چگونه نسل جوان را پرورش دهند که بجای آنکه با رونالدو شناسایی کنند خود را با کاظم آشتیانی شناسایی نمایند. آخوند خامنه ای به معلمان توصیه نمود که نسل جوان را با هویت ملی و اسلامی- ایرانی پرورش دهند. او همچنین بر سر معلمان منت گذارد و گفت بخاطر حفظ و حرمت معلمان بوده است که آنها را بحضور پذیرفته است.

آخوند خامنه ای، بدون آنکه بگوید منظورش از علم نافع و علم غیر نافع چیست، به معلمان توصیه میکند که از تدریس علم غیر نافع خود داری کنند. نیز، به معلمان یاد آوری نمود که در "تصمیمات" و "قانون،" نظام دچار هیچگونه کمبودی نیست فقط باید اجرایی شوند. در همان حال به "کیفیت" معلمان اشاره میکند و میگوید:

کیفیت معلم و تدیّن، اخلاق و مهارت‌های او بسیار مهم است و نباید به‌گونه‌ای باشد که رتبه‌های پایین کنکور سراغ معلمی بروند، البته امروز هم مثل برهه‌های مختلف معلمان متعهد و دلسوز کم نداریم.

آیا در این سخنان کمی کمتر از عدالت و مهر عمیق، خداوند خامنه ای نسبت به معلمان میتوان یافت؟ چه تنها معلمان هستند که میتوانند به شاگردان خود آنچه را تعلیم دهند که آخوند خامنه ای آرزومند آن است: پرورش نسلی متعهد و ملتزم به ترویج و پیشبرد تمدن اسلامی، آماده جانشینی تمدنها های منسوخ شده شرق و غرب و جاودان ساختن کیش معصوم پرستی. البته که آخوند خامنه ای در باب چگونگی تعلیم ارزشها و ارمانها اسلامی داد سخن بسیار داد و در خاتمه همچنین یادآوری نمود که مبادا مشکلات معیشتی موجب خسته شدن و یا کوچگ انگاشتن کار بزرگ معلمان بشود. چنانکه گویی علت اصلی و اساسی  تمامی مشکلات مالی و فرهنگی و سازمانی، که گریبان نظام آموزش و پرورش، بطور خاص، و در سراسر جامعه، بطور کل، جامعه را فرا گرفته است، نه برخاسته است از 43 سال حکومت اسلامی برهبری آخوندی که خود را از تبار امامان معصوم و معصوم دانسته و میداند بلکه همه برخاسته است از خواست شیطانی استکبار جهانی.

جالب تر آنکه، کم و بیش امکان پذیر نیست که بسادگی دریابی سخنانی که آخوند خامنه ای در حضور معلمان ایراد میکند، سخنان آخوندی ست که رسما بمراتب عالی اجتهاد و فقاهت رسیده و 43 سال بر این جامعه حکومت کرده و تا کنون چیزی جز فقر و بدبختی، نکبت و مصیبت، حقارت و خواری ببار نیاورده است. البته که از این 43 سال، 33 سال آنرا آخوند خامنه ای، حاکم مطلق و فصل و الخطاب بوده است. حرف آخر و نهایی را او زده است و همچنان میزند و دست خود را بچه جنایاتی الوده نساخته و چه فرامین کشنده و هلاک کننده ای که صادر نکرده است، از قتل عام مخالفین سیاسی و قومی گرفته تا قتل عام زندانیان سیاسی و قتل های زنجیره ای و بدار آویختن مخالفین. 33 سال است که تمامی تصمیمات حیاتی در ارتباط با سیاستهای داخلی و خارجی، اقتصادی و فرهنگی، نظامی و جاسوسی و امنیتی و در آموزش و پرورش، همچنانکه شرح آن کمی زودتر آمد، بدون تایید ولی معصوم هرگز باجرا درنیاید، چنانکه گویی که او دارای مهارت و دانشی نامحدود است و جهانشمول. آیا تا کنون بگوش کسی رسیده است که آخوند خامنه ای و تمام آنانیکه بخدمت گمارده است و هرگز مرتکب خظایی، اشتباهی و یا گناهی نشوند؟ اما، تنها آخوند خامنه ای نیست که معصوم و خطا ناپذیر است بلکه دستگاه ولایت از راس تا ذیل معصوم و از ارتکاب هرگونه گناه و خطایی بر کناراند. قاسم سلیمانی برجسته ترین نماد معصومیت است و وفاداری بولایت آسمانی فقیه.

اما، واقعیت آنست که دوران فروپاشی حکومت معصوم، حکومتی که آخوند خامنه ای بر راس آن قرار گرفته است فرا رسیده است. چون گریز از معصوم پرستی در حال رشد و توسعه است. حکومت معصوم، بتجربه ثابت کرده است که باورها و ارزشهای دین اسلام، بویژه شااخه معصوم پرست آن ، نه تنها با زمان سر آشتی ندارند بلکه دشمن آشتی ناپذیر زمان اند، خصومتی که در سرکوب جنبش معصوم پرستی، دشمنی و تضاد آشتی ناپذیر با آزادی و آنچه انسانی ست بازتاب مییابد، حکومتی که دیر یا زود محکوم بفنا است و بزودی از این جهان رخت برخواهد کند.

فیروز نجومی

Firoz nodjomi

https://firoznodjomi.blogspot.com/

fmonjem@gmail.com

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر